🎭پارت هشتم: به سلامتی🎭

87 38 2
                                    

صدای زنگ گوشی انگار قصد قطع شدن نداشت.

جی‌بی با چشمان بسته دستانش را به سمت کنار بالش جایی که معمولا گوشی مزاحمش را می‌گذاشت رفت ولی به جای گوشی سفت و سردش دستش به روی جسم گرم و مرطوبی کشیده شد.

لمسی که در حالت خواب و بیداری باعث تعجب جی‌بی شد و خواب را ازچشمانش فراری داد ولی خیلی زود حس پشیمانی از باز کردن چشمانش تمام وجودش را پر کرد.

جسم ناشناس چیزی جز لب‌های باز مانده از خواب یوگیوم نبود.

هنوز بعد از چند شب به اینکه یوگیوم حتی هنگام خواب تنهایش نمی گذاشت و درست مانند زوج واقعی کنارش می خوابید عادت نکرده بود.

تخت‌های کوچک خوابگاه حتی برای یکنفر هم خیلی راحت نبودند حالا با وجود دونفر کاملا تنگ و آزاردهندتر بود.

جی‌بی بعد از ماجرای شرم‌آور آن خرید زورگویانه و حوادث خجالت بعد از آن کم حرف و سربه‌زیرتر شده بود و این آرامش این فکر را در ذهن یوگیوم ایجاد کرده بود که بلاخره توانسته جی‌بی را شکست بدهد و چه زمانی بهتر از اینکه تمام مرز‌های بین خود و جی‌بی رو نابود کند بنابراین خودش را بی‌دعوت مهمان تخت تک‌نفره و کوچک جی‌بی کرده‌بود.

مهمانی که جی‌بی اصلاً دوستش نداشت ولی هیچ مخالفتی نسبت به آن نشان نداد حتی زمانی که  از پشت بغل شد و پشت گردنش توسط یوگیوم بوسیده شد و صدای بم یوگیوم که از این همه نزدیکی پر از شهوت و خواستن شده بود پرسید"هیونگ مشکلی که نیست از این به بعد اینجا بخوابم؟"

جمله سوالی یوگیوم به هیچ وجه سوالی نبود، جی‌بی آدم زیرکی بود و به خوبی می‌دانست مخالفت و نبرد با یوگیوم در این لحظه جی‌بی را وارد یک سکس ناخواسته و زوری دیگر می‌کند پس در حالی که خشم و عصبانیت خودش را کنترل می‌کرد گفت "نه مشکلی نیست"

یوگیوم کمی از این آرامش جی‌بی تعجب کرد ولی وجود سلطه‌گرش لبخند زد.

وجودی که همیشه جی‌بی را مطیع و آرام می‌خواست و بعد از چند دقیقه نفس‌های یوگیوم سنگین شد و به خواب عمیق فرو رفت ولی خواب از چشمان جی‌بی که بین دیوار و بدن گرم و محکم یوگیوم محاسره شده بود فراری بود جی‌بی به این فکر کرد حالا باید چکار کند؟

مسخره بود اگر کسی برایش چنین شرایطی را پیشگویی می‌کرد بی‌شک فکر می‌کرد او دیوانه است ولی حالا که نفس‌های گرم قاتل آرامش وجودش را پشت گردنش حس می‌کرد و جلویش هیچ راهی جز دیوار نبود و به نظر می‌رسید قرار نیست این کابوس به این زودی‌ها به پایان برسد هر روز یوگیوم آزادی بیشتری را از جی‌بی سلب می‌کرد و نزدیک و نزدیکتر می‌شد اگر فکری نمی‌کرد به زودی چیزی از جی‌بی مستقل و قوی باقی نمی‌ماند.

درگیری‌های اخیر با یوگیوم به جی‌بی ثابت کرده بود راه حل این موضوع عصبانیت و دعوا نیست.

🎭نقاب(Personas)🎭Место, где живут истории. Откройте их для себя