مافیا Stories

مینل و یونگی به طور اتفاقی توی فرودگاه بهم برخورد میکنن و چمدوناشون باهم جابه جا میشه مینل برای پس گرفتن چمدونش به خونه یونگی میره غافل از اینکه... ژانر:کمدی_عاشقانه_ماف...

جمع من و دوست جونیا 😍

تهیونگ بعد از این‌که تونست از قتل‌عام بزرگی که توی امارت پدریش رخ داده بود جون سالم به در ببره، رویا‌های شیرینش رو رها کرد و جایگاه پدرش رو به‌دست گرفت. جایگاهی که تمام...

••|برشی از داستان... . + تمومش کن جونگکوک تمومش کن درد دادن به بقیه رو وگرنه با رفتنم جوری بهت درد میدم که نتونی قد راست کنی صدای سرد و جدی جیمین با هشدار به جونگکوک یا...

سەندرێلاکەی جیۆن💎🖤

"باس لە کچێک دەکات کە دەیەوێ جیاواز بژی و هەر لە منداڵیەوە بیری دەکردەوە کە چۆن ئەو ژیانەی دووبارەیەی کە هەموو ڕۆژەکانی وەک یەک بوون بیگۆڕێت جیاوازی بکات سەرکێشی ب...

قضیه ساده بود اما نه برای تهیونگ امگایی که خودش معشوقه داشت کسی که باهاش بزرگ شده بود! اما این سرنوشت خوابای دیگه ای براش دیده بود. جشنی ک برای برادرش برگزار شده بود تا...

دوای ئەوەی لە ئاهەنگێکدا ئێمیلی جۆنگکووکی بێزارکەر دەناسێت، کە بەهۆی هەندێک هۆکارەوە چەند جارێک یەکتر دەبینن کە ئەمەش وا دەکات ئێمیلی هەندێک نهێنی زۆر سەیری جۆنگکووکی بۆ...

هەموو شتێک لەو شەوەوە دەستی پێکرد کە بڕیاری ئەوەمدا هاوکاری پیاوی سەر شەقامەکە بدەم لەبری ئەوەی جێی بێڵم....... پیاوێکی نەناسراو : یارمەتیم بە ن/ت : م من دەڵیی ؟ ! ! ؟...

محلول CF7 ماده ای ویروسی و بسیار قدرتمند است که تمام داستان را تشکیل می دهد این ماده در ایالت متحده ی آمریکا ساخته شده است و تنها یک نمونه از آن در دسترس است و تاکنون س...

🔥فصل دو متوقف شده فعلا 🔥 برشی از داستان : " دوست دارم ببینم روابطشون در حد پدر پسریه یا .... با ضربه جین به شکمش خفه شد صورت همیشه خندون هیونگش اخمی بود "...

ونبووی جیهانەکەتم ،،،سەختی زۆرم بینی ،،، شەوەکان بۆمن وەکو مردنن

"به نظرت این یه نفرت عادیه؟ من که اینطور فکر نمیکنم کیم!" کیم یه افسر پلیسه که برای انجام ماموریتش به ژاپن فرستاده میشه و با رییس مافیا ینی جعون جونگ کوک ملاقا...

⎙ قسمتی از متن↶ با نشستن بوسه روی لاله گوشش لرز توی تنش تشدید شد و جوشش چیزی رو تو چشمش حس کرد پلوتو نمیتونست انقدر کثیف باشه ،میتونست؟ گزارشگری که به خونه خانواده ایی...

~تەواوی کاتەکە پێم وابوو تۆ هی منت

تو دردسر نیستی، یه ریسکی. یه ریسک هیجان انگیز!

جەنگکووک:تۆ پاکیز نیت!! ڕووبی:لێت دەپاڕێمەوە لێم تێبگە...

دستمو با شتاب از دست قویش کشیدم بیرون. ؟:دست از سرم بردار.... چرا همه جا دنبالم میای. ؟؟: خودت چی فکر میکنی کیتن؟ به سمتم خم شد جوری که لباش به گوشم بخوره زمزمه کرد. ؟؟:...

ژانر مافیایی با داستانی جذاب که نفس توی سینه حبس میکنه خلاصه جونگکوک طی یک اشتباه با کوچکترین پسر رئیس مافیا که به اختلال مازوخیست مبتلاست، میخوابه و باعث میشه تا تهیونگ...

کیم سوکجین و کیم نامجون برادرای ناتنی که تو شب تولد کیم بزرگ انتخاب پدرخوانده نسل بعد تنش بین دو برادر رو بیشتر میکرد با حس نفس های گرم کسی به گردنش بدنش کمی لرزید «ا...