اگه رفیقی چیزی دارین، فقط بهخاطر کارهایی که باهاش دارین باهاش تماس نگیرین؛ واقعاً آدم رو ناراحت میکنه، یه حس بدی داره، انگار فقط دارین ازش استفاده میکنین.
برین به همونایی کارهاتون رو بگین که تاحالا باهاشون تماس گرفتین...
تهیونگ... چیزی دربارهش وجود داره که اون رو از بقیّه متفاوت میکنه؛ چیزیکه هم قابل حس کردنه و هم نیست.
تهیونگ درعینحال که یه آدم عادیه، میتونه فردی کاملاً منحصربهفرد باشه. احساساتی که با خودش حمل میکنه و طرز بیان اون احساسات، اجتماعیبودن و دایرهی ارتباطی گستردهش، و حتّی گزینش افراد اطرافش، همهوهمه خاصن.
اون برای هرکاری که انجام میده برنامهریزی داره، حتّی اگه بقیّه بهش بهعنوان یه آدم ساده و بیبرنامه نگاه کنن. اون دقیقاً میدونه داره چیکار میکنه.
خلاقیّت، ذهن باز و فعّال و زاویهی دید متفاوت و جالب تهیونگ همیشه برای من جالب بوده. خالق کلمهی بوراهه، حالا با رشد و پیشرفتش حتّی ایدههای پختهتر و جذّابتری هم خلق میکنه.
تهیونگ هرسال برامون آهنگ کریسمسی مینویسه، بدون چشمداشت و فقط با تمام احساساتش. فردی که براش مهم نیست آهنگهاش چهقدر استریم میخورن، اون فقط میخواد، دور کسایی اونها رو دوستان خودش میدونه، با صدای آفتابیش و احساسات نرمش، یه پتو از جنس آرامش و لذّت بپیچه.
فرد پراستعداد، پرتلاشی که اونطوری که باید قدرش دونسته نمیشه؛ امّا تهیونگ بیمنّت به محبّتهاش ادامه میده.
اون همیشه تو تماسهایی که با طرفدارها داره، حامی و حواسجمع عمل میکنه. همیشه حواسش به تمام جوانب هست. مثل پیام امروزش:" اینکه برای مدّتی کوتاه برف میبارید خوب بود؛ امّا حالا آرزو میکنم دیگه برف نباره،
چون پاکسازیش سخته." مهربون و حواسجمع.
کسی که بدون پشتوانهی خاصی، به کارهاش ادامه میده و ناامید نمیشه، یه حامی بزرگ با قلب بزرگه.
تهیونگ فقط یه چهرهی خوب نداره، اون باهوش، مهربون و پر اط استعداده که معمولاً نادیده گرفته میشه.
@Sana_Ep
بهنظرم طرف ویراستاری خوبی هم نکنه، املای واژگان و همچنین مکان درست ویرگول رو بدونه کافیه. میدونی؟ گاهی به همینم قانع میشم، فقط انقدر غلط ننویسن و ویرگولم بذارن که بفهمم کجا باید مکث کنم.
*گریه
در عجبم بعضی از نویسندهها، چهطوری فارسی صحبت میکنن که اینطوری مینویسن!
از کلاس املا و نگارش بگذریم، شما حتّی اگر تو کلاسهای ادبیاتتون شرکت نکرده باشین هم، باید بتونین درست فارسی صحبت کنین! این واقعاً دیگه تهش بود.
فکر کنم باید به کلاس ادبیاتم بذاریم....
در ترکیبهای وصفی اگر بخوایم جمع ببندیم، اسم رو به شکل جمع مینویسم؛ نه صفت رو! نمیتونیم بگیم:" کتاب خوبها" باید بگیم:" کتابهای خوب" یا مثلاً:" دفترهای زیبا" درسته، نه "دفتر زیباها".
@ItisRaha
درسته میدونم به این خاطر گفتیش
میگم که
اتفاقا همیشه این جور مسج بوردارو میخونم و امیدوارم همه هم بخونن و بیشتر بهشون توجه بشه
آره آره دقیقا همون
من واقعا توصیفاتم خوب نیست چون بهرحال فارسی زبون اولم نیست ولی انگار درست رسوندم
آره کارش که خوبه ولی هنوز پارتای اولشه
اسمش اکستازیه، خواستی چک کنی توی ریدینگ لیست تهکوکم هست
یهش میگن وسواس یا هرچی که هست، واقعا این مورد روی مخ منه
یا دقیقا به قول تو، یک واژه درنظرشون میگیرن و اینطوری انسجام نوشتههاشون از بین میره
@Sana_Ep
آره؛ من خودم مینویسم، و شاید وقتی برای بار چهارّم ویرایش میکنم، بازم یه اشتباهات تایپی ریزی ببینم؛ امّا نه دیگه انقدر!
من چون دیدم تکرار شد، لجم گرفت اومدم اینجا گفتم! دستور زبان فارسی همهجا یه شکله دیگه.
اوه چه خفن! گرفتم، چون جملهش هنوز تموم نشده بود، و وسطش موقعّتشون یا احساساتشون رو توصیف میکرد، از سهنقطه استفاده کرده بود؛ آره؟
بهنظر کارش خوبه اسمش رو بده، بخونم.
اوه قضیّهی علائم نگارشی و فاصلهی الکیای براش درنظر میگیرن، واقعلً رومخه. انگار ویرگول رو یه واژه جا در نظر میگیرن. و خب انسجام نوشتههاشون از بین میره، خیلی با فاصله میشه همهچی.-_-