sam_hanoul

خوشحال میشم نگاه بندازید ؛)
          
          •  توضیحات داستان:
          ❞ من برات خطرناکم‌. میتونم تو رو با این عشق خفه کنم. میتونم تمام وجودت رو به اسارت خودم دربیارم و یا حتی بدتر... میتونم کاری کنم که نتونی حتی یک لحظه بدون من زندگی کنی...❝
          
          سریر مقدس. داستانی درباره‌ی انتقام‌های خونین، قلب‌های آتشین و بوسه‌های زهرآگین. 
          شاهزاده نامجون به خاطر ماهیت بی ارزشش به عنوان یک بتا از خاندان سلطنتی کاملور طرد شده است. حالا سال‌هاست که دور از برادران آلفا و مادر پلیدش زندگی میکند. اما طولی نمیکشد که پای شاهزاده دوباره به دربار باز میشود. سانیا، ملکه‌ی زیبا ولی نادان کاملور نقشه‌ی حمله به کاریستینیا در سر دارد و ناگریز، شاهزاده‌ی طرد شده را به عنوان فرمانده‌ی ارتشش بر میگزیند. 
          حالا، او در اسارت دروغ‌هاست و زمانی که با شاهدختی از کاریستینیا ملاقات میکند، همه چیز بدتر و حصار دروغ‌ها هر لحظه تنگ‌تر میشود...
          https://www.wattpad.com/story/284272862?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul

abcdv95

سلاامم عزیزممم ♥️
          
          ببخشید بدون اجازه وارد مسیج بردت میشم 
          
          میشه لطفا به بوکم سر بزنی و نظراتتو بهم بگی ؟؟ ♥️
          
          ‏https://www.wattpad.com/story/321774765?utm_source=ios&utm_medium=link&utm_content=share_writing&wp_page=create&wp_uname=abcdv95&wp_originator=C2yGJbUxd2XKJgWc6XwJFi2dS%2BsEk0RzK%2BQ1EMFdmj31xHxMvCaT9HBBFYtB7iQ%2FOvrk%2BhNsTkSBKjvbaSIJqMcGTMOJOb3ygSuLe5Np8DMjvHsvnEM%2FZGXFtD8bJvvu

JANSO0

های لاولی ♡
          من جانسو هستم خوشحال میشم به این بوکم سر بزنی و ازش حمایت کنی ❤︎
          اگه فالو هم کنی ممنون میشم 
          منتظر تک تکون هست ☻︎
          
          https://www.wattpad.com/story/317241791?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=share_reading&wp_page=reading&wp_uname=JANSO0&wp_originator=1cPgPNK0h3o9AMHKrnu7Zas4JN2Xo%2F6PVvUgBJbO60B%2B2n29u0FSAknt%2FA21VEbi964e8AoDOAo9n%2FbDkvoMXK9dFmRW0rh2f96gHluOWWEfaypBkhdeb3uvu7MZHmKv
          

jstlkttaa

سلام . من تا خالا فیک 'روانی' رو ۴ باره که از اول خوندم . و ازش سیر نمیشم. و در رابطه با جویی و تهیونگ که جز کاپل های مورد علاقه و معروف کیپاپن فیک خیلی خوبی رو نوشتی و اگه فیک های دیگه با این کاپل یا اعضای bts و twice و کاپل های معروفش بنویسی حتما همایت میشه :)

MasumeisAkira

sam_hanoul

سلام D=
          من یه فکیشن متفاوت تو ژانر امگاورس نوشتم که خیلی جذبتون میکنه.
          ----------
          داستان درمورد برتری امگا ها نسبت به الفاهاست. البته تا زمانی که این دو قلمروی دور افتاده دوباره درگیر میشن.
          شش برادر الفا و هفت خواهر امگا در این بین باید با احساساتشون بجنگن تا دوباره جنگی پیش نیاد.
          آیا ممکنه تاریخ دوباره تکرار شه؟
          
          https://www.wattpad.com/story/284272862?utm_source=android&utm_medium=whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul&wp_originator=xytkKWhPozPFt7oyu0WfSrfe20F6aijVFG3M0kH5GdKRQCzg57uzTrpL1BP5sTJoDzp3ZyOOCucoVaRggdu2XNKXq7U0fQGmbwURoJqNlDPipl%2BEUS1bRUyKMl2dM2HL

EmilAmour

یه افسانه توی فرهنگ شما هست که میگه "وقتی کسی دچار عشق یه طرفه میشه توی ریه هاش گل رشد میکنه و انقدر رشد میکنه تا گل بیاره بالا و بعدم میمیره" اسم این ها...
          
          -هاناهاکی.اما تو واقعا روراست بودی با اون حرفات ؟
          
          _من نصفم گله و نصفم انسان.گل های یاس جادویی بودن.مادرم روز ها و شب ها از خدایان درخواست کمک میکرد تا حداقل بچه ای بهش بدن.من میتونم زندگی قبلی ادم هارو ببینم ولی جالب اینجاست. فقط با یک "بوسه" حقیقی میشه فهمیدم.ما خدایی نداشتیم چون هرکسی هرچیزی رو پرستید.میدونی چیشد ؟ من به زمین فرستاده شده بودم چندین میلیون سال پیش تا از تجربه ادمیزاد بفهمم ولی خب اونم داستانش طولانیه و فکر نکنم بخوای گوش بدی...
          
          تهیونگ کاملا داشت حرف های منو با دقت گوش میکرد.
          _هی راستی چهیونگ و هیو....
          
          اگه از داستان خوشت اومد لطفا به بوکم سر بزن :> لاو یو
          
          https://www.wattpad.com/story/290525687-the-paradox-vkook-satzu

sam_hanoul

ببخشید اومدم تو مسیج بردت ( ˘ ³˘)❤ 
          
          بخشی از داستان: 
          تهیونگ روبروی بنگ شی هیوک ایستاد و با تحکمی عجیب گفت: اگر بخوای دوباره اذیتش کنی من از گروه میرم. مهم نیست بعدش چی میشه. ذره ای اهمیت نداره. به نفع خودته که حرفمو جدی بگیری. 
          هیچکس فکر نمیکرد تهیونگ به خاطر یک دختر، گروه را ترک کند...
          
          https://www.wattpad.com/story/283817395?utm_source=android&utm_medium=whatsapp&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=sam_hanoul&wp_originator=ZBK3uvbamfue7kQBuzXGU6qUV1hihzgnOwRFgRnIHAnGnx9nUHlZfCqJF5%2FsC2Fmw1nomphl3%2FXffugUpec5YB09SxjazpgTA2k6%2BrKLg%2FbylaLkG5x2sZyeXYT6gugF

nil_fic11

خیلی ببخشید مزاحم میشم.⁦(ꏿ﹏ꏿ;)⁩
          خواستم بگم اگه به ژانر تخیلی، تاریخی و دارک با کاپل جینسو، لیزکوک و سُپ علاقه داری خوشحال میشم به بوکم سر بزنی و اگه خوشت اومد حمایتم کنی.♥️
          هنوز تازه شروعش کردم و به کمک احتیاج دارم
          
          اینم لینکش ⁦☜ (↼_↼)⁩ https://www.wattpad.com/story/283051830?utm_source=android&utm_medium=link&utm_content=story_info&wp_page=story_details_button&wp_uname=nil_fic11&wp_originator=Pgqv05JpxYtH7fgEdiMBvkQN5wb4ddvIgIYOKpoxkpdtKB%2B9PCWLDReeDGWUcg9WAIXZT9KlFfSuRPq7%2FWBeo3cxVdaeo3F50df8zb%2FHKaV5h5DJVB%2FMlF2n6v5rgsVq
          
          بازم ساری⁦⁦⁦(๑•﹏•)⁩