پارت۶

1.1K 124 19
                                    

با استرس از تاکسی پیاده شدم و به لباسام نگاه کردم
و کتم و درست کردم سرمو بلند کردم و به ساختمون نگاه کردم

با استرس از تاکسی پیاده شدم و به لباسام نگاه کردم و کتم و درست کردم سرمو بلند کردم و به ساختمون نگاه کردم

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

شرکت وی
........

و راه افتادم و داخل ساختمان شدم
به اطراف نگاهی انداختم و به سمت خانمی که پشت میز نشسته بود و به سوال های مردم جواب می داد رفتم
و گفتم
سلام خانم
خانم سر شو بلند کرد و گفت
سلام بفرمایید
_من برای مصاحبه کردن از آقای کیم اومدم
خانم گفت
شما کیم جنی هستید ؟
سرمو تکون دادم و گفتم
بله کیم جنی هستم
+ چند دقیقه وایسین
و تلفن و برداشت به یه نفر زنگ زد
+الو سلام آقای پارک ببخشید مزاحم شدم خواستم بهتون بگم که خانم کیم جنی تشریف آوردن
...................-
+ چشم آقای پارک، خداحافظ
خانمِ تلفن و گذاشت سر جاش به من نگاه کرد و گفت
+خانم کیم جنی بفرمایید بشین روی صندلی تا آقای پارک بیان
باشه ای گفتم و به سمت صندلی ها رفتم و نشستم
و دفترچه یاداشتم و از کیفم برداشتم
به سوال های که قرار بود از آقای کیم مصاحبه کنم نگاهی انداختم
با صدای مردی سرمو بلند کردم
- خانم کیم
که آقای پارک و دیدم دفترچه داخل کیفم گذاشتم و از روی صندلی بلند شدم
به طرف آقای پارک رفتم و خم شدم و گفتم
_ سلام
آقای پارک هم خم شد و گفت
سلام خانم کیم
و بلند شد و ادامه داد بفرمایید دنبالم بیاین
باشه گفتم و کیفمو روی شونه هام جابه‌جا کردم و پشت سر آقای پارک راه افتادم
جلوی آسانسور وایستادیم و آقای پارک دکمه آسانسور و زد بعد از چند ثانیه آسانسور اومد وارد آسانسور شدیم و آقای پارک دکمه طبقه آخر ساختمون و زد
بعد از رسیدن به طبقه مورد نظر از آسانسور خارج شدیم و به طرف منشی رفتیم منشی از جاش بلند شد و احترام گذاشت
- خانم سومین به آقای کیم اطلاع بدین که خانم کیم اومدن
منشی چشمی گفت و تلفن و برداشت و دکمه ای زد
بعد از این که با پشت خط حرف زد
تلفن و قطع کرد و گفت
خانم کیم بفرمایید ، آقای کیم منتظرتون هستن
آقای پارک روبه من کرد و گفت
خانم کیم موفق باشید
تشکری کردم و به طرف دری که بالاش نوشته بود
رئیس
رفتم چند ضربه به در زدم که با صدای بفرمایید در و باز کردم. و وارد. شدم و در و پشت سرم بستم
و به کیم تهیونگ که پشت میزی نشسته بود خیره شدم
.........

ادامه دارد

خواننده های عزیزم
لطفاً این دفعه هم نظرتان را درباره این پارت فیک بدین
کامنت و ووت بزارین
خیلی دوستون دارم❤️❤️❤️❤️




sleeping BeautyDonde viven las historias. Descúbrelo ahora