تمین اونقدی مست شده بود که به هیچ چیز دیگه ای جز مرد جذابی که روبروش بود فکر نمیکرد. مردی که حتما هرکسی آرزوشه حتی یک بار هم که شده اینجور بهشون توجه کنه. دستشو پایین لباس مینهو برد و سعی کرد درش بیاره و با کمک خود مینهو موفق شد. دستشو رو عضله های پسر بزرگتر کشید، چطور یکی میتونست اینقدر پرفکت باشه؟
عضله های سفت و ورزیده ای که مشخص بود براشون وقت گذاشته شده. مگه نگفت وکیله؟ جالبه که برای همه چی وقت کافی داره.
"میشه لطفا تمین صدات کنم؟"
تمین با تردید نگاهش کرد و 'اوکی' ای داد. بهرحال دیگه تصمیم نداشت مینهو رو ببینه.
پسر کوچیکتر رو بغل کرد و بدون اینکه لحظه ای لب هاشون از هم جدا شن سمت اتاقش به راه افتاد. به محض ورود به جای انداختن تمین روی تخت، اونو به دیوار تکیه داد و با بیشتر فشرده شدن عضوهاشون هردو غرشی کردن.
گردن تمین رو بوسید و شونه و ترقوه ش رو گاز گرفت. نه آنچنان محکم که ردی به جا بگذاره. ناله ی تمین بلند شد و دستاشو تو موها و دور گردن مینهو برد و هر حرکت وکیل بیش از پیش دیوونه ش میکرد. دوباره لب هاشونو بهم رسوندن و باشهوت تمام به بوسیدن ادامه دادن. مینهو در همون حال شلوار تمین رو کم کم از پاش بیرون کشید و دستش شورت توری مانندی رو لمس کرد.
صورتشو عقب برد و نگاهش سمت شورت انجل برد، اون همیشه شورت های زیبا و اغواگرانه ای پاش میکرد اما این یکی حتی بیشتر شهوت رو در مینهو شعله ور کرد.
یک شورت استرینگ توری مشکی رنگ که بود و نبودش خیلی فرقی نمیکرد چون چیز زیادی رو نمیپوشوند. عضوی که بیشتر داشت سفت میشد رو به وسط پاهای انجل مالوند و اون 'اوممم' ای کرد.
روی تخت خوابوندش و با نگاهی که آکنه از شهوت بود به بندهای شورتش دست میزد و اینجور سر به سر تمین میگذاشت. می دونست که اینکارش دیوونه ش میکنه. تو چشمای انجل زل زد و میدید که چشماش خمار شده و به حدش نزدیک شده.
تمین نشست "بزار ساک ات بزنم" و کمی مینهو رو به عقب هول داد تا راحت باشه و خودش بین پاهاش قرار گرفت. شلوار و شورت مینهو رو از پاش درآورد و با دستش آلت در حال سفت شده ش رو به دست گرفت و مالش داد. پسر بزرگتر هیسی کشید و تمین همونطور که تو چشماش زل زده بود خم شد و آلتش رو تو دهنش برد. اون رو تا ته حلقش میبرد و مینهو سرشو عقب برد و آهی سر داد.
"این لب و دهن رو باید طلا گرفت"
تمین در حالیکه هنوز دهنش پر بود با غرور نیشخندی زد و سرعتشو بیشتر کرد و مینهو با غرش بلندی توی دهنش خالی شد. تمین کامش رو قورت داد و اونقدی که دور دهنش بود رو هم لیس زد.
مینهو سریع بلند شد و دوباره شروع به بوسیدنش کرد و زبونشو توی دهنی که طعم خودشو میداد چرخوند. در همون حال هنوز داشت با شورت انجل بازی میکرد و تمین بار دیگه عضو مینهو رو گرفت و مالش میداد.
YOU ARE READING
PARADOX
Romanceمینهو وکیلی هست که درگیر یک پرونده قتل پیچیده شده و به شدت مستاصل و آشفته ست، در همین حین تصادفی رخ میده و کیبوم بهش پیشنهاد میده