🌟🌟🌟Please vote 🌟🌟🌟
Song for this chapter:
The Labyrinth song by Asaf Avidan
(آهنگ رو همین بالا براتون گذاشتم حتتتما همزمان با خوندن چپتر گوشش کنین)این چپتر رو میخوام به دو نفر تقدیم کنم
ryhanhx
چون اولین کسی بود که از نوشته های من حمایت کرد و هیچوقت یادم نمیره اولین ووت و کامنتم رو ازش گرفتم زمانی که فکر میکردم هیچکس قرار نیست فن فیکای منو بخونه چون فقط یه ناشناسم😍
و همینطور
Roistylinson
برای وجود داشتنش☺
_______________________________________لویی
نمیدونم زمانی که تو این نامه رو خواهی خوند من در چه حالی هستم
اما الان که دارم مینویسمش
مایل ها بالاتر از توام
بالای ابرها توی هواپیمای نظامیو از همین الان دلم برای هرچیزی که بخاطر این سفر ازش دور خواهم موند تنگ شده
برای تو
برای هوای همیشه ابری شهر کوچیکمون
برای آدمای غریبه و سرد هم زبون خودم
ولی با این وجود، من دارم برمیگردم به افغانستانولی این بار برای جنگ نمیرم
برای صلح میرم
صلحی که آخرین بار توی اون سرزمین جا گذاشتم و با حسرت به شهرم برگشتم
و این بار
میرم تا برقرارش کنم
و با قلبی مطمئن تر برگردم...من قراره توی افغانستان با کمک همه هم تیمی هام یه سازمان برای بچه های بی سرپرست بسازم
جایی که بچه های بیگناهی که از آدمایی شبیه من صدمه دیدن یه شانس دوباره برای زندگی پیدا کنن
جایی که آدمای شبیه من... بتونن یه شانس دوباره برای جبران اشتباهاتشون پیدا کنن.من اشتباهات زیادی کردم لو
و تو اینو میدونی
من جون آدمای بی گناهی رو گرفتم که بیشتر از من لیاقت زندگی کردن داشتن
و حاضر بودم جون خودم رو فدا کنم تا زمان به عقب برگرده و این بار این کارو انجام ندماما نمیتونم این کارو بکنم
هیچ کس نمیتونه زمان رو به عقب برگردونه
پس به جاش تنها کاری که از دستم برمیاد رو انجام میدم
زندگی ای که میخوام داشته باشمو فدا میکنم تا زندگی بچه های بی گناه دیگه رو بهشون برگردونممیدونی چه کار دیگه ای میکردم اگه میتونستم زمانو به عقب برگردونم؟
مثلا
اگه میتونستم برگردم به هفت سال پیش
قبل از اینکه با کمیل آشنا بشم
و اون کاری که میدونستم همه ازم انتظار دارنو انجام بدمتو رو پیدا میکردم!
هر جایی که بودی
پیدات میکردم
یه جوری سر راهت قرار میگرفتم
و بهت میگفتم که تو اون کسی هستی که من باید تا آخر عمر باهاش زندگی کنم
تو اون کسی هستی که میخوام تقدیر رو بگردونم و به هر قیمتی به دستش بیارم
و حتی یه لحظه هم از دوست داشتنش دست نکشم
YOU ARE READING
Irresistible [L.S] *Completed*
Fanfictionچون تو برای من خواستنی، ممنوع، و هر چیزی بین این دو مفهومی. و من به سادگی نمیتونم مقاومت کنم...