سومین نامه

937 198 3
                                    

تصور میکنم

زمان خیلی زود گذشت و ته‌وون تبدیل شد به دختر بچه سالم و زیبا

یونگی هیونگ گاهی میومد و توی نگهداری ازش کمکم میکرد.

یک ماه

شش ماه

یک سال

یک سال و نیم

دو سال

دو سال از بدنیا اومدن ته‌وون گذشته بود

و حدودا سه سال از رفتن تو

کجایی تهیونگ؟

دارم نگران میشم.

اگه اتفاقی برات افتاده باشه چی؟

اگه صدمه دیده باشی؟

من ناامید شده بودم.

ناامیدانه دنبال جوابی میگشتم.

یونگی هیونگ میگفت باید بیشتر روی ته‌وون تمرکز کنم

پس انجامش دادم...

اما نمیتونم کمکی کنم.

تصور می کردم
چی میشد اگه کنارم بودی؟

Empty Promises | Translated Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora