جونگهی رو توی وان قرار داد و کمره نرم و گوشتیشو بوسید ، بنظرش بهترین کاری که پدر های دنیا میتونستن بکنن این بود که با پسرشون حموم برن و دوتایی تو وان ریلکس کنن !!
* آپا ...آپا ..اونجا رو نیدا تون ..
جونگکوک توجهشو به پسرش داد و سرشو برگردوند ، حمومه این هتل برخلاف جاهای دیگش ، عالی بود اما ...صبر کن اون دیگه چه کوفتیه ...
به سوسکه بزرگی که کناره پرده ی حموم بود رفت ، توجهی به جونگهی که باسنه بزرگ و تپلش محکم به دیواره ی وان خورد نکرد ..* آپا ...(بغض)
" یلحظه صبر کن پسرم ... ودفاک این چرا انقدر گندس ، جیمین الان باید بخوابی اخه ؟ ..."
* آپا ...دردم گرفته هااا ...گریه کنم ؟
" هان ؟ نه صبر کن جونگهی "
بی توجه به اینکه فقط با یه باکسره خیس و چسبیده به اندامشه از حموم بیرون رفت ، ترس از حشرات چیزی بود که از دوران بچگیش همراهش بود و هیچ وقت کم نمیشد !!!
دستی به جیمین درحالی که سینه ی چپش تو دهنه سجین بود ، کشید و تکونش داد ... برخلافه خودش ، اون جوجه ی کیوت میدونست چجوری از پسه این جونورات بربیاد ...!!
" جیمینی ، ...بیبی بیدار شو یه سوسک تو حمومه و جونگهی ام اونجاست ...لطفا کمکم کن "
هومی کشید و با گیجی به همسرش خیره شد ؛ جونگکوک کیه ؟ ..سوسک چیه ..آهان ...
زیره لب اروم زمزمه کرد و لباسشو پایین داد ، عادته بده سجین باعث شده بود شب ها با یه لایه لباسه نازک و توری بخوابه که البته این به نفع جونگکوک هم میشد ...!!!
+: عایشش ... مرده گنده نمیتونی یه سوسک رو بکشی ؟ فقط دیک گنده کرده برامن ... از امشب به بعد من تاپم جونگکوک شی ..
خندید و بوسه ی محکمی رو لپه پسر گذاشت ، حقیقتا تهه دلش از جیمینی که بخواد تاپ بشه واقعا میترسید . پرده ی حموم رو کنار زد و با جونگهی که داشت صابون صورتی رنگو برای کم کردنه دردش به باسنش میمالید روبرو شد ...
* اومااااااا .... ببین اینجام چیشده ...
جیمین سعی کرد به پسرش که باسنه کیوتشو سمتش گرفته بود و با دست کبودی کوچیکیو روی لپه چپه باسنش نشون میداد ، نخنده ..اون صحنه زیادی برای قلبش شکری بود !!
+: چیشده جونگهی ، شاید اوما گازش بگیره خوب بشه .. هوم ؟ گازش بگیرم ؟
پسر با یاداوری دندون های بزرگه جیمین که یبار باسنشو گاز گرفته بودند نه ای گفت و سریع داخله آب نشست ، این درده کوچولو خیلی بهتر از دندون های جیمین بود ...
+: خیلی خب اقای ددی ، سوسک کو ؟
جونگکوک با دست به جونوره بزرگ و بال داره وحشتناکی که با شاخکاش بهش سلام میکرد رو نشون داد و پشته جیمین پناه گرفت ، اون واقعا چندش و تهوع اور بود !!
YOU ARE READING
Jeon family [Kookmin]
RandomJeon family 🔞🔞 کاپل : kookmin ژانر : family . fluff . smut خلاصه : جیمین و جانگکوک دو فردی که به اجبار خانواده هاشون تن به ازدواج دادند و هیچ علاقه ای بینشون وجود نداره ، با افتادن یه اتفاق عجیب همه چیز متفاوت میشه ، اتفاقی مثله دوتا بچه !!! ...