تهیونگ به کانتر تکیه داد و به جونگکوکی که داشت برای خودش قهوه درست میگرد نگاه کرد.پسر موقرمز آهنگ آرومی رو زیرلب میخوند و قهوه ساز رو تنظیم میکرد.
شلوار جین زاپدار تنگی تنش بود و تهیونگ مطمعن بود اون پاره ترین شلواریه که توی کمدش داره.
پیرهن سفید و ساده و نازکی هم تنش بود و تهیونگ به راحتی میتونست انحنا های قشنگ بدنش رو ببینه.تکیهاشو از کانتر گرفت و سمت جونگکوک رفت و دستاش رو دور شکمش پیچید و سرش رو روی شونش گذاشت و بوسهی سبکی به گردن پسر زد.
جونگکوک که تقریبا توی این مدت به حرکات یهویی تهیونگ عادت کرده بود خندید و کمرش رو به سینهی پسر بزرگتر تکیه داد.
"چند وقت دیگه ترم جدید دانشگاه شروع میشه، باید خوابگاه بگیرم."
تهیونگ هومی کشید، "اره خونت خیلی از دانشگاه دوره."
جونگکوک قهوه رو توی دوتا ماگ ریخت و توی بغل تهیونگچرخید و دستاش رو دور گردن دوست پسرش حلقه کرد، "قراره همخونه بگیری؟ میدونی که اجاره بیشتر شده نمیتونی فقط با یه کار نیمه وقت تنهایی بدیش."
تهیونگ نوک بینیش رو بوسید، "نگران نباش گیلاس حتما دنبال یه همخونهی خوب میگردم."
جونگکوک لباشو آویزون کرد، "میخواستم من همخونت بشم ولی خانوادم با همخونه خیلی مخالفن، اصلا برای همینم برام خونه گرفتن تو سئول."
"منم میخواستم گیلاس ولی فکر میکنم اگه همخونه بودیم نمیتونستیم درس بخونیم."
جونگکوک با شنیدن حرف تهیونگ خندهی بلندی کرد و خودش رو بیشتر بهش چسبوند و با چشمای خمار به لبهای تهیونگ زل زد، "موافقم باهات."
فشاری به گردن تهیونگ وارد کرد و لباهاشون رو بهم رسوند، لب پایینش رو داخل دهنش کشید و مک محکمی بهش زد و زبونش رو روی لب بالایی تهیونگ کشید و کمی عقب رفت، "دهنتو باز کن."
تهیونگ بی هیچ حرفی مطیعانه به حرفش گوش داد و دهنش رو باز کرد و خیلی طول نکشید که زبون جونگکوک داخل دهنش بره و شروع به لیس زدن سقف دهنش بکنه.
لباشو دور زبون جونگکوک حلقه کرد و درحالی که زبونش رو دورش میچرخوند مک محکمی بهش زد و با لذت به هوم تو گلوی پسر مو قرمز گوش داد.جونگکوک زبونش رو به داخل لپ تهیونگ فشار داد و با فشار کم دندونهای تهیونگ روی زبونش دستش رو داخل موهاش برد و چنگ زد.
بعد مک عمیقی از لبهای هم جدا شدن و با نفس نفس بهمنگاه کردن.
جونگکوک بوسهی سطحی دیگهای روی لبهای پسر مو آبی گذاشت و خندهی کوتاهی کرد، "خیلی خوب میبوسی."تهیونگ دستش رو زیر پیرهن جونگکوک برد و انگشتاشو روی عضلههای محکم پسر موقرمز کشید، "اگه بزاری خیلیم خوب بفاک میدم شوگر چری."
YOU ARE READING
Sugar Cherry [VKOOK]
Fanfiction[Complete] "نگران نباش شوگر من کمک های اولیه رو خوب بلدم." "مطمعنم فقط به خاطر تنفس مصنوعیش رفتی یاد گرفتی." ꪊᦔᧁꪊᦔᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔ جئون جونگکوک، تیکتاکر معروفی که توی لایو باید مجازاتی که فالوراش براش تایین میکنن رو انجام بده.