سرشو روی پاهای تهیونگ گذاشته بود و داشت کامنتای فنهاشو میخوند.
تهیونگ با موهاش بازی میکرد و درحالی که به بازی والیبال توی تلوزیون نگاه میکرد به اون هم گوش میداد."این یکی میگه، اونقدر بهم میاین که حتی اگه یکی هموفوبیکم باشه نمیتونه ازتون بدش بیاد."
تهیونگ تکخندی زد یدونه چیپس بین لبهای پسر مو گیلاسی گذاشت، "حتی ایناهم متوجه شدن برای من ساخته شدی گیلاس."
"هی اینایی که میگی طرفدارای با استعداد منن."
تهیونگ بینی جونگکوک رو فشار داد، "اره واقعا ازشون ممنونم وگرنه هیچ وقت نمیتونستم بفهمم با پیرسینگ نیپل چقد هات میشی."
با حرف تهیونگ جونگ کوک با نگرانی بلند شد و دستاشو دو طرف یقهی تهیونگ گذاشت و دو دکمهی اول پیرهنشو باز کرد و به نگین آبی رنگی که بین ترقوههای برجستهی پسر خودنمایی میکرد نگاه کرد.
اطراف نگین به دلیل تازه بودن زخم هنوز قرمز بود."خیلی درد میکنه؟"
دستشو اطراف نگین گذاشت و نوازش کرد.تهیونگخم شد و پیشونی پسر کوچیکتر رو بوسید، "نه بیبی اون اولش درد داشت الان فقط وقتی تکون میخوره درد میگیره."
اون صحنه خیلی جذاب بود و جونگکوک دلش میخواست اون نگین رو بین دندوناش بگیره ولی پسر بزرگتر دردش میگرفت.
تهیونگ دستش رو روی سینهی جونگکوک گذاشت و انگشت رو دور نیپل سوراخ شدهی پسر چرخوند، "پسره گفت باهاش زیاد بازی نکنم."
بدن جونگکوک لرز کوتاهی رو رد کرد و خودشو به پسر بزرگتر نزدیکتر کرد کمی بلند شد تا روی پاهاش بشینه.
تهیونگ برای راحتی پسر مو گیلاسی کمی پاهاشو از هم فاصله داد.خندهی کوتاهی کرد و با گرفتن کمرش بیشتر به خودش نزدیکش کرد، "به نظرت از کجا فهمید؟"
جونگکوک ادای فکر کردن درآورد، "هوم شاید به خاطر اینه که تو دوست پسر یکی از معروفترین تیکتاکرای گی هستی."
با آوردن اسم تیکتاک یادش اومد که حدود یک هفته هست که هیچ ویدیوای آپلود نکرده.
لباشو کمی آویزون کرد و سعی کرد با درشت کردن چشاش مظلوم به نظر برسه، "تهیونگیی."
تهیونگ بلافاصله توی صورتش خم شد و بوسهی خیس و سریعی روی لبهاش گذاشت، "چی میخوای که شبیه توله خرگوشا کردی خودتو؟"
مشتی به بازوی تهیونگ زد، "عوضی یه جوری رفتار نکن انگار فقط وقتی یه چی ازت میخوام کیوت میشم."
تهیونگ سرشو به عقب انداخت و قهقهای زد، به طور کل بازی والیبالی که داشت دنبال میکرد رو فراموش کرده بود.
"نه گیلاس موضوع اینه که وقتی ازم یه چیزی میخوای تا کیوت نشی بهت نمیدمش."
جونگ کوک چشم غرهای بهش رفت و با تکیه دادن به سینهی تهیونگ سرشو روی شونش گذاشت، "در هر صورت من هم خیلی کیوتم هم خیلی سکسیم."
YOU ARE READING
Sugar Cherry [VKOOK]
Fanfiction[Complete] "نگران نباش شوگر من کمک های اولیه رو خوب بلدم." "مطمعنم فقط به خاطر تنفس مصنوعیش رفتی یاد گرفتی." ꪊᦔᧁꪊᦔᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔꪊᧁᦔ جئون جونگکوک، تیکتاکر معروفی که توی لایو باید مجازاتی که فالوراش براش تایین میکنن رو انجام بده.