༆P̆̈art30

7.8K 1.6K 266
                                    


با شنیدن صدای در، صدای تلوزیون رو کم کرد و از جاش بلند شد تا در رو باز کنه.

با دیدن هیونگش پشت در لبخندی زد و خیلی زود اونو توی بغلش کشید، "هیونگییی."

جین خنده‌ی کوتاهی کرد و متقابلا پسر کوچیکتر رو بغل کرد، "خیلی خب جئون برو کنار و بزار بیام‌تو به اندازه‌ی کافی بغلت میکنم."

جونگ‌کوک از جلوی در کنار رفت و جین وارد سالن شد و سرجای قبلی جونگ‌کوک نشست.

جونگ‌کوک دستی به پشت گردنش کشید، "هیونگ چیزی میخوری بیارم؟ قهوه یا هرچی."

جین چشماشو تو حدقه چرخوند و به پسر کوچیکتر اشاره کرد تا بیاد و کنارش بشینه، "بیا پیشم چیزی نمیخوام."

وقتی پسر کنارش نشست با دستاش دو طرف صورتشو گرفت و بهش نگاه کرد، "پسر خوشگل هیونگ چرا چشاش از گریه سرخ شده؟چرا صدات اینقدر ناراحت بود؟"

با حرف جین، جونگ‌کوک دوباره بغض کرد و چشماش پر شد، "نمیدونم هیونگ، جدیدا خیلی لوس شدم."

جین لبخند مهربونی زد و پسر موگیلاسی رو توی بغلش کشید، "اون دوست‌پسر بیشعورت که اخرم وقت نکردم ببینمش اذیتت کرده؟"

جونگ‌کوک سرشو روی سینه‌ی جین تکون داد و بینیشو بالا کشید، "نه ولی یه چیزیه مربوط به خودش."

کمی جابه‌جا شد تا راحت تر توی بغل هیونگش جا بگیره، "هیونگ خیلی مسخرست هنوز حتی نرسیدی من دارم غرغرامو شروع میکنم."

جین خنده‌ی کوتاهی کرد و به کمر پسر ضربه‌ای زد، "بچه من مرخصی گرفتم تا بیام غرغراتو گوش کنم اونوقت نمیخوای دهن باز کنی؟"

"هیونگ، تهیونگ قرار بود یه همخونه بگیره، چون اجاره‌ها زیاد شده و اون دانشجوی حقوقه نمیتونه بیشتر از یه کار پاره وقت داشته باشه."

جین دستش رو بین‌ موهای خوشرنگ پسر فرو کرد و کف سرش رو ماساژ داد، "خب، با همخونش وقتی مست بود خوابیده؟"

جونگ‌کوک دوباره سرش رو تکون داد و جین حس کرد صداش شکسته تر شد، "هیچ مشکلی توی تهیونگ نیست هیونگ، اون....اون واقعا خیلی خوبه، من فقط....هوف."

پسر بزرگتر سر جونگ‌کوک رو گرفت و از سینش جدا کرد، "کوک عزیزم با پیچوندن لقمه توی دهنت من هیچی نمیفهمم که، بهم بگو دقیقا چرا اینقدر ناراحتی و فعالیتتو اینقدر کم کردی."

جونگ‌کوک گاز ریزی از لبش گرفت و سرش رو پایین انداخت، "همخونش دوست‌پسرقبلیش بود، رفته بودم تا سوپرایزش کنم ولی دیدم داره با یه پسر بحث میکنه، پسره داشت بهش میگفت که بهم برگردن ولی تهیونگ عصبی بود و میخواست از خونه بندازتش بیرون."

"خب این چیز بدیه؟ " جین با تردید پرسید و موهای بلند شده‌ی پسر رو از جلوی چشماش کنار زد.

Sugar Cherry [VKOOK]Where stories live. Discover now