† PAIN †

† pain † ( S1 )

سلام گایز! وقتتون بخیر🌼
حواسم هست شرط نرسیده!
اما به نظرم چون تهکوک رو نداشتیم خیلی بازتاب های متفاوت هم نداشتیم!
اما خب عسلی ها برای اینکه بخش اصلی داستان و حرف هاشون خیلی کلیشه ای نشه من سعی کردم بعضی از پارت ها رو به شخصیت های دیگه اختصاص بدم تا حس مشتاق بودن برای این کاپل رو درونتون زنده نگه دارم .
در هر حال همونطور که گفته بودم pain سه فصله که در اکثر پارت ها ما تهکوک رو داریم!
من تازه فصل دو رو شروع کردم و خیلی براش مشتاقم! ಥ⌣ಥ
امیدوارم شما هم pain رو دوست داشته باشید ‌‌...

در هر حال ناراحت نیستم از اینکه شرط نرسیده ، در حال حاضر از وضعیت فیک راضی ام ، و اگر همین طور ادامه پیدا کنه و بهتر بشه دیگه شرط نمیذارم!
به شرط اینکه وضعیت دوباره بد نشه 😊♥

ممنون از قند عسل هایی که حمایت میکنند و نظر میدن ، میدونید نیلو چقدر دوستتون داره یا بگم ؟!

آپ فیک هم تغییر کرده ، از فردا ۶ بعد از ظهر 🤭✨

__________

خونه ی خانواده ی پارک به شدت شلوغ بود ، همه ی بچه های اکیپ برای جشن سال نو و دیدن برنامه جیهوپ و رز و بچه های تیم رقص مدرسه مهمون خانواده ی پارک شده بودند و از پذیرایی ساده اما شیک اون ها لذت میبردند ، خانم پارک سیب زمینی های سرخ کرده رو کنار مرغ های گریل کرده گذاشت تا برای شام آماده باشن ، شام قرار بود بعد از دیدن برنامه ی بچه ها سرو بشه و خانم پارک ابدا نمیخواست موقع برنامه به زحمت بیوفته و اجرای دخترش رو از دست بده ، پس مطمئن شد که قبل از برنامه برای همه ی بچه ها غذا آماده کرده باشه .
.
.
.
تهیونگ بر عکس همیشه تو مهمونی حضور داشت ، اون همیشه از پدرش میترسید و توی جشن ها شرکت نمیکرد اما این دفعه چون میدونست پدرش تا صبح توی کلاب مشغول کار و خالی کردن دیکش توی زن های غریبه ست تصمیم گرفت با شرکت کردن توی مهمونی ساده ی خانواده ی پارک جانگکوک و دوستاش رو خوشحال کنه ...
تهیونگ عاشق بیسکوییت هایی شده بود که خانم پارک درستشون کرده بود ، چانیول به همشون توضیح داده بود که چون مامانش از کرم وانیل و کارامل خوشش نمیاد به جای اون ها خودش توی فر مارشمالو ها رو آب میکنه و مارشمالوی آب شده لای بیسکوییت های خونگیش میذاره ، البته که چان کلی غر زده بود که چرا به جای مارشمالوی آب شده مامانش از کرم شکلات استفاده نمیکنه و خانم پارک با جدیت تمام گوش چانیول رو پیچوند و گفت که کرم شکلات چاق کننده است و اون اصلا قصد نداره هیکلش به هم بریزه!
البته که صحنه ی پیچونده شدن گوش یکی از شاخ های مدرسه همه رو مخصوصا بکهیون رو به قهقهه انداخت!
بکهیون با خانواده ی پارک و مادر و پدر چانیول ارتباط خیلی خوبی گرفته بود و اینها خیال چانیول رو از بابت اینکه تصمیم درستی در رابطه با رابطش با بکهیون گرفته مطمئن تر میکرد!
اما شان به مهمونی نیومده چون همراه خانواده ش به خونه ی مادربزرگش رفته بودند تا سال نو رو کنار مادر بزرگ پیر و مریضش جشن بگیرند ، هیچکی تو خانواده ی شان مطمئن نبود اون پیرزن برای سال بعد هم کنارشون هست یا نه ...
.
.
.
همگی روی کاناپه های راحتی خونه ی پارک ها نشسته بودند و میان برنامه ی قبل از شروع برنامه ی بچه ها رو نگاه میکردند.
تهیونگ پیراهن سفید ساده و شلوار جین مشکی پوشیده بود و کنار جانگکوک نشسته بود ، البته که جانگکوک میدونست پسرکش با پوشیدن ساده ترین چیز ها به شدت زیبا میشه و اصلا دلش نمیخواست تهیونگ از کنارش جُم بخوره ...
مثل بچه ها میترسید که کسی تهیونگ رو ازش بدزده یا ازش بگیرنش ...