《رزی》:
نمیدونم کدومش برام سختتره. اینکه از خواب پاشم یا اینکه کاری کنم که خوابم ببره.
بهرحال، حتی اگه بخاطر بیخوابیام شبا خوابم نبره، من باید هرروز صبح راس ساعت شش از خواب بیدار شم.
این زندگی منه.
دقیقا همون روزی که قبول نکردم با پسری که میگه ازدواج کنم، یه جورایی خودم رو به این روز انداختم.ولی هنوزم ترجیح میدم توی آپارتمان کوچیک و اجارهایم، با کاری که توی کافه دارم زندگیم رو سپری کنم تا اینکه با پسری که حتی یه بار ندیدمش ازدواج کنم.
بهرحال زندگی با اون آدما توی اون دنیا، سبک من نبود.
گرچه، زندگی توی این دنیایی که الان دارم هم جوری نبود که فکرش رو میکردم.من رزیم. این دنیا و زندگی منه و هرچیزی که قراره توش اتفاق بیفته و شما ببینین، خودمم تصورشون رو نمیکردم.
YOU ARE READING
The Girl (Rosekook/ Taerose)
Fanfictionژانر: chaebol, daily life, love triangle, smut, hate to love (Chaebol: زندگی سرمایه دارای کره که اون سرمایه از پدرشون بهشون ارث رسیده) خلاصه: 《داستان زندگی یک دختر که نمیدونست با شناخت اون پسر، قراره زندگیش به کل تغییر کنه و قراره تصمیمای سختی بگیره...