𝕋𝕨𝕖𝕟𝕥𝕪-𝕋𝕠𝕨 𝕡𝕒𝕣𝕥

3K 281 19
                                    

تهیونگ سرش  رو سمت لبای کوک برد و لرزش کوک رو از نفس هاش متوجه شد
بی توجه به درد دستش
دستشو پشت گردن کوک برد و لباشو روی لباش گذاشت

کوک با تعجبی که توی صورتش موج میزد بهش نگاه کرد
تا به حال ددیش اینقدر با عشق نبوسیده بودش
حس عجیبی داشت

ولی باید قبول می‌کرد که .....
اون حس .... حس

عشقه

خودشو به ته چسبوند و دستشو دور کمر ددیش گذاشت

+ د..د..دی

_ هوم

+ من ...

+من عا..
_ تو عاشقم شدی

کوک سریع سرشو از خجالت توی گردن ته فرو برد

ته لبخند ملیحی روی لباش اومد
_ هومم..

_ پس تو منو ... دوست داری

+ آره ...‌ آره دد..
همه اینها رو تو گردن ته زمزمه می‌کرد

اگه ته قبولش نمی‌کرد
اگه فقط بخاطر هوس هاش میخواستش چی

قطره اشکی از گونش سر خورد و روی گردن ته افتاد
ته با حس خیسی روی گردنش سر کوک رو عقب برد

_ بیب... تو

+ هق هق ددی تو دوسم نداری هق

_ هوم چرا همچین فکری کردی

کوک با چشمای اشکی به ته زل زد

+ چ..چی

_ که دوست ندارم

+دد
_ اهوم منم دوست دارم کیوت

ته احساس میکرد باید غرورشو زیر پا بزاره و به بیبیش بگه

پیشونیش رو بوسید
_ منم دوست دارم بیب

صدای در اومد و جکسون وارد شد

* تهیونگگ
_ هوم چیه  

* امروز باید بریم
_ چرا

* چون پلیس ردیابی‌ مون کرده
ته بی توجه به دردش یدفعه بلند شد

_ آخخ آهه

_ سریع مواد ..هارو بزارین تو جت

زود باشیددددد
جملشو داد زد

* ب.. باشه ۱۰ دیقه دیگه میریم

_ برو

ته بلند شد و سمت کمد رف

کوک به سرعت بلند شد و و پیش ته رف
+ ددی .. تو درد داری

ته بی توجه تیشرتشو پوشید و وسایلشو برداشت

+  دد بده من بگیرم

بادیگارد وارد شد

^ آماده اید قربان

ته بهش اشاره کرد که وسایل رو برداره

با دیگارد با عجله وسایل رو گرفت و رفتن بیرون

کوک دست ته رو محکم گرفته بود

ته رفت سمت افرادش

_ محموله سالم میرسه کره وگرنه مغز همتونو ميپاچم رو دیوار

همه با ترس اطاعت کردن
ته سریع سوار جت شد و کوک مثه اردک سریع پشت سرش رفت

_ برو سریععع

_ آخخ

کوک با صدای آخ ته سرشو سمت کتفش برد و بوسه آرومی روش گذاشت

ته لبخند ملیحی زد و به شیشه نگاه کرد که میشد دور شدن از زمین رو باهاش دید

______

های
پارت بعد فردا آپ میشه

امیدوارم خوشتون بیاد💗

بای👋🏻

𝕃𝕚𝕥𝕥𝕝𝕖 𝕒𝕝𝕠𝕟𝕖 ☃︎Where stories live. Discover now