𝕥𝕖𝕟 𝕡𝕒𝕣𝕥 ☕︎

4.5K 360 100
                                    

جونگ‌کوک توی اتاق نشسته بود و به در و دیوار نگاه میکرد
حوصلش به شدت سر رفته بود ولی جرئت بیرون رفتن نداشت
تهیونگ هم خونه نبود که بخواد ازش اجازه بگیره تا از اتاق بیرون بره

اومم یکم بیرون رفتن که عیبی نداشت.. داشت؟
اگر هم داشت تهیونگ خونه نبود که بخواد بفهمه
عروسکش رو از روی تخت برداشت و دستش رو روی دستگیره در گذاشت تا بازش کنه اما از شانس بدش در قفل بود

نگاه سطحی ای به اتاق کرد که موفق شد کلید رو روی بالا ترین نقطه‌ی دیوار پیدا کرد
صندلی ای زیر پاش گذاشت و کلید اتاق رو برداشت

از روی صندلی پایین پرید و در اتاق رو باز کرد
از اتاق بیرون رفت و در رو پشت سرش بست

دونه دونه اتاق هارو نگاه میکرد
به اتاقی رسید که به نظر میومد جای ترسناکی باشه
اما جونگ‌کوک کنجکاو -فضول- تر از این بود که پا پس بکشه

در اتاق رو باز کرد و به تم دارک اتاق نگاهی کرد 
نگاه ترسیدش رو به وسایل شکنجه ای که روی دیوار اتاق چیده شده بودن داد

صدایی از پشت سرش شنید که باعث شد برگرده و قیافه ی عصبانی تهیونگ رو روی خودش ببینه

_ " میبینم یه نفر قانوناش رو زیر پا گذاشته! خوش‌ میگذره اقای کیم؟ " ( و همانا جئون ها تبدیل به کیم ها میشوند)
تهیونگ رو به جونگ‌کوک گفت و ابروش رو بالا انداخت

_ " مـ-من.. "
پسر کوچکتر با ترسی که نمیتونست پنهانش کنه سعی در بیان کردن کلمات داشت

تهیونگ بدون حرف دیگه در رو بست و با قدم های بلندی سمت جونگ‌کوک رفت :" با پاهات وارد این اتاق شدی ولی قراره با ویلچر ازین اتاق بیرون بری بیب!  "

تهیونگ سرش رو توی گردن پسر فرو برد و دم عمیقی کشید
نگاهش رو به گردن شیری رو به روش داد و بوی ملایم وانیل رو به ریه هاش فرستاد

_" خـ-خواهش.. می‌کـ-کنم.. هق.. ولم..کـ-کن.  "
جونگ‌کوک چنگی به لباس تهیونگ زد و ازش تمنا کرد

_" بهت گفته بودم زیر پا گذاشتن قانون ها تنبیه داره بیبی.. خودت انتخاب کردی که تنبیه بشی!  "

لب هاش رو روی گردن جونگ‌کوک گذاشت و و بوسه ای به گردن خوش بوش زد
لرز بدن جونگ‌کوک بیشتر تحریکش میکرد تا بخواد با ضربه های مداوم اون دو لپ سفید رو قرمز کنه

مک عمیقی به گردن سفیدش زد که قرمزی ای روی گردنش ایجاد شد
نفس داغش رو روی گردن پسر خالی کرد و دستش رو روی کمر باریک جونگ‌کوک گذاشت

جای جایه گردنش رو کبود میکرد و رد مالکیت خودش رو روش میزاشت

پسر رو روی تخت خوابوند و رون های پرش رو توی دستش گرفت
بوسه ی خیسی روی کشاله ی رونش گذاشت و بعد زبونش رو روش کشید

𝕃𝕚𝕥𝕥𝕝𝕖 𝕒𝕝𝕠𝕟𝕖 ☃︎Where stories live. Discover now