صبح با صدای بم ددیش چشماش رو باز کرد
_ صبح بخیر دارلینگم
+ ص..صبح ب..بخیر ددیسرشو تو سینه ته فرو کرد و عطرشو بو کرد
ته سرشو تو گردن کوک برد و بوسه ای روش گذاشتتصمیم گرفته بود با بیبیش خوب رفتار کنه چون اون خیلی مظلوم بود
_ امروز کلی کار داریم قراره بریم امریکاکوک از ذوق صدای کیوتی از خودش در آورد
ته بلند شد و هودی نازک کوک که تا زانو هاش میرسید رو آورد
به کوک نگاه کرد که از خجالت توی پتو رفته بود
(چون چیزی تنش نیس )ته پوزخندی زد و به سمتش رفت
پتو رو از روش کنار زدبلافاصله کوک پاهاش رو جمع کرد و دستاشو روی چشماش گذاشت
ته از کیوتی کوک دلش ضعف رفت
رفت کنارش و با دستاش بلندش کرد و روی پاش نشوندش
کوک با چشمای پاپی مانندش بهش نگاه میکرد
ته هودی گشاد رو تنش کرد
کوک الان روی پاهای ته بود و همش زیرچشمی صورت ته رو دید میزد و اینها از دید ته دور نموند_ برو باکسرتو یه شلوار بپوش بریم پایین صبحونه بخوریم
+ باشه ددی
ته سری تکون داد و کوک رف باکسر طرح خرگوشش رو پوشید
و در آخر شلوار سفیدی که ددیش براش گرفته بود پوشیدته هم تیشرت سفیدش رو پوشید و با دست به کوک اشاره کرد که برن آشپزخونه
کوک حس میکرد تازگیا ددیش بیشتر بهش اهمیت و آزادی میده
ولی هنوزم یکم ازش میترسید
چون رئیس مافیا بود ....
ناخودآگاه دست ددیش رو گرفت که این باعث تعجب ته شد
میخواست دستشو برداره که ته دستش رو گرفترفتن روی میز و ته روی صندلی مخصوصش نشست
کوک میخواست جفتش بشینه ولی با اشاره ته به پاش فهمیدی که باید بره روی پای ددیش بشینهآروم آروم سمتش رفت و روی پاش نشست
ته کوک رو بیشتر رو پاهاش آورد و دستش رو پشتش قرار دادمثله همیشه غذا از اول حاضر بود
غذاشون بعد از چند مین تمام شد
_ بیبی
+ بله ددی_ برو چیزایی که میخوای بیاری رو توی کیف بزار
ضمنا فقط لباسایه پوشیده بیار
عروسک هم یکی بیشتر نمیتونی بیاری+ ولی ...
_ ولی چی
ته با لحن تهدید آمیزی گفت+ ه..هی...هیچی ب..بخشید ددی
_ هوم میتونی بری
کوک رفت طبقه بالا و ته الان داشت درباره سفر امروزشون فک میکرد
_________________________
علیکم السلام. 🙂😂
چه خبر خوبید؟
پارت چطور بود؟امیدوارم راضی بوده باشید و اینکه
«ووت☆ | کامنت✓» فراموش نشه لاولیا 🥺♥
YOU ARE READING
𝕃𝕚𝕥𝕥𝕝𝕖 𝕒𝕝𝕠𝕟𝕖 ☃︎
Fanfictionکوک پسری که مادرش مرده و پدرش براش هیچ ارزشی قائل نیست کیم تهیونگ رییس بزرگترین باند مافیایی آسیا که کشتن یک نفر براش مثل آب خوردنه چی میشه اگه این دو نفر .... ژانر : اسمات - ددی کینگ - امپرگ - هپی اند - مافیایی - لیتل کاپل اصلی : ویکوک کاپل ف...