جونگکوک داشت اون دختر و میبوسید!
نفهمید کی گریش گرفته بود!بلند شد و سمت پله ها دوید!بالا رفت و در یکی از اتاق ها و باز کرد و رفت داخل!
در و بست و روی زمین کنج دیوار نشست!
تمام اون تمرین هایی که کرده بود و به فنا داده بود.
قلبش درد میکرد!اون صحنه از جلوی چشم هاش پاک نمیشد!
صدای بلند هق هقش توی اهنگی که از پایین پخش میشد گم شده بود!
با باز شدن در بیشتر تو خودش جم شد اما با صدایی که شنید سرش و بالا آورد!
_چرا اینجایی؟
جونگکوک بخاطر مستی درست نمیتونست راه بره جلو تهیونگ نشست و با چشم های خمار به تهیونگ که چشم هاش قرمز بود و گریش بند نمیومد خیره شد!
_همه جا و دنبالت گشتم!..چرا گریه میکنی؟
با گیجی پرسید و ابرو هاش و بالا داد!
با نشنیدن جواب سرش و بیشتر خم کرد و به چشم های خیس و سرخ تهیونگ خیره شد.
_جوابمو نمیدی؟
+منو دعوت کرده بودی که اذیتم کنی مگه نه؟
تهیونگ با صدایی لرزون پرسید و به چهره نزدیک جونگکوک نگاهی کرد.
جونگکوک سکسکه ای کرد.
_نه...
+دروغگو!بعد از اون اعتراف احمقانه همش اذیتم میکن...
با لب هایی که روی لب هاش قرار گرفت ساکت شد!
جونگکوک مک محکمی به لب های تهیونگ زد و بیشتر نزدیکش شد!
تهیونگ میخواست جونگکوک و از خودش فاصله بده اما چرا؟مگه دوست نداشت جونگکوک ببوسش؟پس چرا اون و باید از خودش فاصله میداد؟
اروم دستش و روی قفسه سینه محکم جونگکوک گذاشت تا هولش بده!
+چرا منو بوسیدی؟مگه از نظرت من مریض نبودم؟مگه خودت دوست دختر نداری!
تهیونگ داد زد و از جاش بلند شد!
به جونگکوک که هنوز گیج و منگ بود نگاه کرد کرد.
+میدونی جونگکوک!تو..تو کسی هستی که مریضه و باید بره دکتر!نه من!میتونی ازم ممنون باشی که به دوست دختر هرزه ات چیزی نمیگم!
از اتاق بیرون رفت و سعی میکرد دست های لرزونش و نا دیده بگیره!
سریع سمت لیسا و جین رفت.
+ن...نونا!
لیسا با شنیدن اسمش توسط تهیونگ جین و جیمین و فراموش کرد و سمت تهیونگ چرخید!
تهیونگ جوری که انگار همین الان آدم کشته ترسیده سمت لیسا رفت!
+نونا لطفا بریم خونه!
💜💙💚💛🧡❤💜💙💚💛🧡❤💜💙💚💛
🧡❤
روی تخت خوابیده بودن و تهیونگ دست جین و لیسا و گرفته بود.
جین و وقتی اومده بودن فرستادن حموم چون بوی الکل روی تنش مونده بود و تهیونگ هم توی اون مدت توی اغوش لیسا گریه کرده بود و حرفی نزده بود.
STAI LEGGENDO
ɪ'ᴍ ɢᴀʏ⋆||KOOKV
Fanfiction☆من گیم!☆ تهیونگ تازه بخاطر دانشگاهش به سئول میاد! پسر خالش تهیونگ و به یکی از دوست های صمیمیش معرفی میکنه و تهیونگ روی اون پسر یعنی جئون جونگکوک کراش میزنه! چی میشه اگه تهیونگ بهش اعتراف کنه و رد بشه؟ 🤍💙💜 ناشناس: تهیونگ لطفا! چرا ازم دوری میکنی...
