پارت ۷

869 251 215
                                    

مرگ:

 
بعد از رفتن وانگجی ،جوّ سالن متشنجتر از قبل شد ،هر کسی حرفی میزد و اظهار نظری میکرد...

کسی با ناراحتی اعتراض کرد: جناب شیجن برادر شما امروز به همه ی ما توهین کرد...

یه نفر دیگه با خشم سرشو تکون داد و گفت: درسته ...
ما همیشه به هوش و درایت شما احترام گذاشتیم ، اما این بار برادر جوان شما همه ی ما رو به مسخره گرفت!
 

ارباب جین که درسکوت نظاره گر این صحنه بود، با رضایت نیشخند نصفه و نیمه ای زد و سرشو تکون داد و گفت: لطفا به من گوش کنید ...
فکر میکنم اشتباه از من بود...
من نباید اون حرف رو میزدم...
تقصیر من بود!

 
کسی با اعتراض جواب داد: اوه ...
این چه حرفیه جناب جین؟!
شما فقط نظرشو پرسیدید، این  تقصیر شما نیست!

 
جمعیت دوباره شروع به هیاهو کردند و با جملات مختلف حرفشو تایید کردند و به حمایت ازش پرداختند!
 
دقیقا همون چیزی که میخواست...
و ارباب جین فقط نیشخندی زد و سکوت کرد!

 
شیجن با ناراحتی از جاش بلند شد، تعظیمی به تمام افراد حاضر در سالن کرد و گفت: متاسفم!
من از طرف برادرم از همه ی بزرگان عذر خواهی میکنم...
وانگجی هنوز حال خوبی نداره و کمی حساسه!
لطفا اشتباهاتشو ببخشید!

 
یکی از اربابان جوان قبیله ی  جین با خودپسندی سرشو تکون داد و گفت: درسته که  جوان و بی تجربه است، اما نباید به این بهانه از خطاهاش چشم پوشی کنید...
باید به شکل مناسبی تنبیه بشه !
تا بقیه ی تهذیبگران جوان هم درس بگیرند!
 

شیجن با نگرانی نگاهش کرد و گفت: مَ... منظورتون چیه؟!
چه تنبیهی؟!
بهتون گفتم که برادرم بیماره و شرایط روحی و جسمی مناسبی نداره!

 
رییس قبیله ی جین که ریاست جلسه رو برعهده داشت،  دستشو بالا برداشت و همه رو به سکوت دعوت کرد و ادامه داد: متاسفم ...
اما خواهش میکنم بحث در این مورد رو به جلسه ی
دیگه ای موکول کنید ...

بحث فعلی ما مهمتر از این حرفاست، فکر میکنم پیشنهاد تهیه ی یک گروه از مبارزان برای حمایت از کاروانهای تجاری ، پیشنهاد  خوبی باشه!

لطفا تمام قبایل حاضر در جلسه،  اسم دو تا سه نفر از افراد برجسته رزمی از قبیله ی خودشون رو در یک برگه یادداشت کنند و تحویل بدن...

با تشکیل یک گروه هماهنگ میتونیم با خطر حملات  احتمالی راهزنان مقابله کنیم و در عین حال از جنگ و درگیری غیر ضروری هم اجتناب خواهیم کرد!

 
با پیشنهاد ارباب جین ،حرف زیادی باقی نمونده بود،تمام روسا شروع به مشورت با مشاوران خود کردند و بعد از مدت کوتاهی اسامی افراد داوطلب رو تحویل دادند!

Endless dream(فصل ۱) जहाँ कहानियाँ रहती हैं। अभी खोजें