|three|

21 8 0
                                    


+خب به گفته ی مظنون فیل اسمیت، قربانی یعنی جنا به عنوان یه فاحشه طبق میل خودش باهاش رابطه داشته بعد از تموم شدن رابطه ی خشنشون اون پولی به مبلغ پونصد هزار دلار داخل کمد کنار تخت میزاره و اونجا رو ترک میکنه

_خب پس اون فاحشس؟

+نمی تونم تایید کنم و خب نمی تونم هم تکذیب کنم

_ولی اگه رابطه طبق میل خودش نباشه تجاوزه و این پرونده نباید بسته بشه

+ولی اگه قربانی همکاری نکنه باید بشه.

_قانون دوم! هیچ وقت تو بازی اولین نفر تو پا پس نکش جانگ‌کوک

و پاش رو روی پدال گاز فشرد که صدای موتور ماشین بلند شد.

+حتما...

_میخوام یه واقعیت رو راجبه این پرونده بگم و خب همه ی مردا رو دربر میگیره اینه که اونی که کرده دیگه نمیگیره،اونی که نکرده واسه کردن میخواد،اونی که میخوادت بعدا حتما میکنه

+خب مگه طبیعت انسان همین نیست؟

_ولی عشق فقط کردن نیس

جانگ‌کوک از حرف های دوپهلوی تهیونگ مکثی کرد.

+تاحالا عاشق شدید که انقدر عشق رو درک کردید؟

_عاشق شدن یه اتفاقه، ولی عاشقی کردن هنره و به نظر میرسه هر آدمی این هنرو نداره

جانگ‌کوک که به خوبی از تیکه ی واضح تهیونگ که بهش انداخته بود مطلع بود سعی کرد که بحث و عوض کنه

+پس شما هم سکس از پشت رو ترجیح میدید؟

_واقعیت اینکه من سکس خشن رو ترجیح میدم ولی هیچ وقت با یه فاحشه ای که بخاطره گشادیش مجبور به سکس از پشت بشه همخواب نمیشم جئون

+مطمعنا که شما با یه زن فاحشه نمی خوابید وقتی یه پسر یکی بهترشو داره

با لحن مفتخری که در صداش موج میزد گفت و منتظر واکنش پسر بزرگتر موند

_فک کنم به توافق رسیدیم کارآگاه

هردو نیم نگاهی به هم انداختن و شروع به خندیدن کردند این واقعا عجیب بود که درباره‌ی سلایق سکسشون با هم اونم توی ماموریت باهم حرف بزنن؟
بحثشون با خاموشی ماشین که نشان از رسیدنشون میداد خاتمه یافت.

+ستوان نظرت چیه بزاری من آرومش کنم و باهاش حرف بزنم؟

_یعنی میگی کنترل هواپیما رو بسپارم به یه راننده‌ی ماشین؟

+مطمئنم اونقدر ها هم سخت نیست فقط یه شانس به کمک خلبانت بده تا هواپیمات رو به فرودگاه برسونه

_باشه ولی یادت باشه اون یه انتحاری نیست فقط یه قربانیِ تجاوزه.

+بهم اعتماد کنید قربان

CourtWhere stories live. Discover now