نسیم بین موهای طلایی رنگ پسر جوان میوزید و همراه با خودش اون ها رو به رقص در می اورد
سینی اَش رو ، روی نزدیک ترین میز خارج از مغازه قرار داد
با حرکتی کوتاه و سریع کنترل تلویزیون رو برداشت و در کسری از ثانیه صدای گوینده ی اخبار مغازه ی خالی از مشتری رو پر کرد_ "جئون جونگ کوک خواننده و هنرمند سرشناس به دلیل اتهاماتی که توسط سایت های اینترنتی اعلام شده درگیر حواشی جدیدی شد. طبق اخرین اخبار به دست امده اولین دادگاه وی در تاریخ ۲۴ آگوست برگزار خواهد شد …"
بی حرکت روی صندلی پشت سرش افتاد و کنترل رو کمی اونور تر پرتاب کرد
برای یک هوادار مصمم و تعصبی ، دیدن اینکه آیدل محبوبش داره از پله های ترقی پایین میغلته خیلی سخت بود
به خصوص اگه دیوانه وار منتظر انتشار موزیک جدیدش باشی …
و با در نظر گرفتن این اتفاقات یقیناً خبری از اهنگ و البوم جدید نبود !
دیگه خبری از فتوشات های جدید نبود و اگه این روند ادامه پیدا میکرد کم کم حتی دیگه نمی تونست از سلامتی جئون جونگ کوک با خبر بشه.با صدای پیامک جدیدی که براش ارسال شد رشته ی افکارش پاره شد و نگاهی به اسکرین کوچیک گوشیش انداخت
پیامک جدید از " هوسوک هیونگ "
با تعلل نگاهی به پیامک جدید انداخت
《سلام جیمینی .. اوضاع مغازه چطور پیش میره ؟ واست یه کار جدید پیدا کردم .. اگه خواستی باهام تماس بگیر 》
کلافه نفس عمیقی کشید و سعی کرد به تصویر کج و قوس دارش روی بدنه ی ویترین دونات ها لبخند بزنه
با فشردن دکمه ی قرمز رنگ کنترل تلویزیون ، سکوت همیشگی مغازه برقرار شد
جیمین با تکیه دادن دستش روی میز از جاش بلند شد
با قدم های آهسته خودش رو بیرون از مغازه رسوند و سینی اش رو برداشت و دوباره داخل مغازه پشت میزش، سر جای همیشگیش ، نشست.نگاهی به رهگذر ها انداخت که هیچکدوم حتی رغبتی به داخل مغازه اومدن نداشتند.
دونات شکلاتی رو از داخل ویترین برداشت و با اکراه شروع کرد به تیکه تیکه کردن و بعد خوردنش
با صدای زنگ بالای در متوجه مشتری های جدیدش شد
برگه ی منوش رو برداشت و بدون مکث به سمتشون رفت._ خوش اومدید ..
بعد از پایان حرفش منو رو ، رو به روی دو دختر جوان که گرم صحبت باهم بودند گذاشت
و چند قدمی عقب تر رفت***
بعد از تمیز کردن میز که کمی خرده نون روش ریخته شده بود صدای صاحب مغازه توجهش رو جلب کرد که پشت در شیشه ای ورودی ، مشغول صحبت کردن با تلفنش بود
ESTÁS LEYENDO
YEOUBI | JIKOOK
Ficción Generalکی گفته پایان خوش وجود نداره؟ معلومه که وجود داره. فقط کافیه برای شیرین کردن پایان داستانت، داستان "یکی دیگه" رو با خون خودش تلخ کنی :) Vanso Genre : romance, crime, smut,