قسمت فیک رو رد نکنید
تهیونگ بدون اینکه لحظهای صبر کنه، دستش رو روی زنگ در گذاشته بود و بی وقفه فشارش میداد.
جونگکوک هم که میدونست تهیونگ دم دره و قصد نداشت در رو باز کنه، کم کم داشت کلافه میشد.
بالاخره بعد سه دقیقه با قدمهای بلند به سمت در رفت و فقط در حدی که سرش دیده شه بازش کرد و داد زد:- اگه بسوزه خودت باید پول تعمیرشو بدی!
تهیونگ که با باز شدن در دستشو از روی زنگ برداشته بود، با شنیدن حرفش دوباره دستش رو روی زنگ نگه داشت:
- اگه بسوزه اون جوری مجبور میشی برای تعمیرش منو ببینی!
متقابلا مثل جونگکوک داد زد و همونطور که به چشمهای عصبی جونگکوک خیره مونده بود، دستش رو از روی زنگ بر نمیداشت.
جونگکوک چشمهاش رو توی حدقه چرخوند و در رو کامل باز کرد:- فقط گمشو بیا تو.
و بدون اینکه دیگه بهش نگاهی بندازه، وارد خونه شد و خودش رو روی بزرگ ترین کاناپه انداخت.
تهیونگ به سرعت پشت سرش وارد شد و نگاهی به اطراف خونهاش انداخت و بعد کمی اونورتر از جونگکوک به شکل معذبی روی یکی از کاناپهها نشست و در سکوت به جونگکوک که منتظر نگاهش میکرد، خیره شد.
اونکه قبل به اونجا اومدن دیالوگهاش رو کنار هم چیده بود، پس الان چه مرگش بود؟- خب میدونی، اومدم درباره اون شب حرف بزنیم و...
-آه قبل ازاینکه شروع کنی میخوام یه حقیقت جالب بهت بگم کیم تهیونگ! اگه اون روز مثل بزدلا فرار نمیکردی ما میتونستیم خیلی زودتر این مکالمه رو داشته باشیم!
VOCÊ ESTÁ LENDO
-Friend Zone | Vkook-
Ficção Adolescenteتهیونگ و جونگکوک بهترین دوستای هم حساب میشدن؛ فقط تا قبل از اینکه تهیونگ بفهمه جونگکوک دو ساله روش کراش داره و بدون اینکه بخواد باهاش بخوابه! 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏 Writer & Editor: SAMAR Genre: Comedy, Slice of Life, Smut🔞 𝑻𝒆...