-Chapter 22-

9.5K 1.6K 139
                                    

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

تهیونگ روی تختش دراز کشیده بود و همونطور بی حرکت به صفحه‌ی روشن گوشیش که اسم جونگکوک رو نشون میداد، زل زده بود

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.



تهیونگ روی تختش دراز کشیده بود و همونطور بی حرکت به صفحه‌ی روشن گوشیش که اسم جونگکوک رو نشون میداد، زل زده بود.

- تازه دو روزه اوکی شدیم... بهش زنگ بزنم ضایع نیست؟

زیر لب خطاب به خودش گفت و کمی تو جاش جا به جا شد.

- ولی خب خونه نیستو جواب پیامم نمیده...در هر صورت کل دیروزو باهم بودیم چیش قراره ضایع باشه؟

با این حرفش، سرش رو تکون داد و بدون اینکه به مغزش اجازه‌ی تحلیل بیشتر بده دستش رو روی دکمه تماس گذاشت و شماره‌ی جونگکوک رو گرفت.
بعد چندتا بوق وقتی جوابی نگرفت، داشت نا امید میشد و میخواست گوشی رو قطع کنه که همون لحظه صدای نا آشنایی توی گوشش پیچید.

- بله؟

با شنیدن صدا، با ابروهای بالا رفته گوشی رو از گوشش فاصله داد و به اسم‌ روی صفحه نگاه کرد تا ببینه درست گرفته یا نه؛ وقتی مطمئن شد شماره جونگکوک رو گرفته گوشی رو دوباره کنار گوشش گذاشت و با لحن مرددی پرسید:

- این گوشی جئون جونگکوکه؟
- بله، بفرمائید.

صداهم متقابلا با لحن مرددی گفت چون هیچ ایده‌ای نداشت کسی که تو گوشی جونگکوک "خنگِ عوضی" سیو شده، کیه.

- خود جونگکوک کجاست؟
- الان رفته حموم، اگه کاری دارین میتونین بگین من بهش میرسونم.

چشم‌های تهیونگ با شنیدن این‌ حرف گرد شد و با سرعت سر جاش صاف نشست.
جونگکوک خونه‌ی اون هم حموم نمیرفت و حالا علاوه بر اینکه خونه‌ی یک غریبه بود، تو حمومش هم رفته بود؟

- میشه بپرسم کی گوشی جونگکوکو جواب داده؟

پشت خط چند ثانیه‌ای سکوت برقرار شد تا زمانی که صدای غریبه دوباره بلند شد و حرفی که زد باعث شد فشار انگشت‌های تهیونگ‌دور گوشیش، بیشتر بشه.

- لی‌تاک هستم، دوست جونگکوک.

-Friend Zone | Vkook-Donde viven las historias. Descúbrelo ahora