Girlfriend (charlie puth)
_________________________________________د.ا.ن چارلی
"Kill the lights
Oh, baby, close your eyes
The way you're looking at me"زیر لب اهنگ lover boy زمزمه میکردم. فلورا بهم زد . سرم بالا اوردم دیدم جیمی و جیکوب و فلورا با چشم های براق دارن بهم نگاه میکنن . جیمی دستشو دور شونه های دوست دخترش گذاشت .
" بهش گفتی ؟"
"نه"خیلی سریع و محکم جواب دادم و دستهامو توی جیبهام گذاشتم . لبخند بزرگی بهشون زدم و با ارامش باهاشون قدم زدم . فلورا سرشو روی سینه ی جیمی گذاشت با شیطنت گفت :
" چارلی پوت بد جوری عاشق شده ... که پت پت افتاده "
" نوپ پت پت نیوفتادم"جیکوب بین من و جیمی که دستشو روی شونه های فلورا گذاشته بود راه باز کرد و مثل مشاورهای خانواده شروع به سخنرانی کرد :
" دکتر پوث بر این باور که با خانوم پین اروم اروم پیش برن تا عشق ایشون توی وجود مادمازل عمق پیدا کنه "
جیمی و فلورا خندیدن . به بازو جیکوب یک مشت زدم.
"هی خفه شو"
جلوی مدرسه رسیدیم . تا امدیم تو بریم یکی منو صدا کرد . هم زمان همون برگشتیم و به پشت سرمون نگاه کردیم . تیلور بود که با دوستش دایانا به طرفمون امد .
" هی "
"ج: هی تیلور ، امروز خوشگلتر شدی خبریه؟"
" زدی توی هدف ، اره روز خاک سپاریه جیکوب فیلپ "همشون خندیدن . تیلور چشم هاشو چرخوند و به من لبخند زد . اخ بگردم به اون لبخند خوشگلش.
" میخواستم بگم چارلی ، دیشب خیلی خوش گذشت ، مرسی باباتش"
" کامان کاری نکردم تیلور ، به منم حسابی خوش گذشت"فلورا موهاشو پشت گوشش گذاشت و به طرف تیلور رفت .
" نمیتونی ازش چشم برداری ؟"
" ت: چی میگی ؟"
" ج: اخ اون نمیتونه از تو چشم برداره"
"ت: چیی؟"دلم میخواد با دستهای خالی اون دوتا احمق خفه کنم .به طرفشون برگشتم و بهشون اخم کردم اون دوتا فقط بهم نیشخندهاشون تحویل دادن. یک دفعه دایانا جیغ زد .
" من از همون اول که دنبال تیلور می گشتی میدونستم ، چارلی پوث بالاخر یک نقطه ضعف داره ،"
یکم فکر کرد بعد دستشو بهم زد یک اخم بزرگ روی صورتش به وجود امد .
" اه دوست خودم نقطه ضعف شه "
تیلور هاج و واج به همون نگاه میکرد . بعد به من نگاه کرد .
" چارلی اینها چی میگن؟"
" من برات توضیح میدم ببین اون جوری نیست "جیکوب توی حرفم پرید و تند تند گفت
" چی میخوای توضیح بدی ؟ دوستش داری بگو دیگه ، مردی تا بگی "
YOU ARE READING
every moments
Romance" اون لحظه هایی که باهم بودیم با هیچی عوض نمیکنم " __________________________________________ این داستان قبل از داستان blue is my favorite color ❤ و درباره ی چارلی و تیلور ^-^