part4

193 26 7
                                    

(این پارت کلا اسماته اگه اسمات دوس نداری برو پارت بعدی🌧🖤)

سریع هودیشو دراوردمو رفتم سمت گردنشو چند تا مارک گذاشتم که ناله هاش بالاخره دراومد و تازه از خجالت در اومد و لباس منم در اورد

جیمین:بدو دیگه نمیتونم تحمل کنم

تهیونگ:اوکی بیبی بوی

رفتم سمت شلوارشو زیپشو کشیدم پایین و باکسرشم در اوردم شروع کردم به خوردنش

جیمین:اهه خیلی خوبه اهه

تهیونگ:حالا پسر خوبی باش بزار منم کارمو کنم

کمرشو گرفتم و برشگردوندم به پشت بدون اینکه چیزی بگم یا امادش کنم سریع کُلشو واردش کردم

جیمین:(جیغ) ای اروم لطفا اههه نمیتونم تحمل کنم خیلی بزرگه

جیمین:اهه ددی دیک کینگ سایزتو در بیار

بالاخره اوردم بیرون و اروم واردش کردم

تهیونگ:هر وقت اماده بودی بگو

جیمین:من آآآمادم(با لرزش صدا)

اروم داخلش عقب جلو کردم که یکم عادت کنه

اه ناله هامون پر شده تو اتاق کوچیکی که بود خداروشکر هیچ پنجره و دوربینی نداشت درش قفل میشد

(۱۰ مین بعد)

جیمین:اهه محکم ترر اههههه

جیمین:من دارم میام

جیمین کام کرد منم بعد چند تا ضربه عمیق تو دهنش کام کردم

جیمین:امم خیلی خوب بود

تهیونگ:ولی باید بهش عادت کنی(با حالت خنده)

تهیونگ:دل درد نداری؟

جیمین:خیلی درد داره ولی ارزششو داشت

تهیونگ:یکم دیگه تو سینما وایمیستادیم دیکت شلوارتو پاره میکرد

(صدای خنده)

معلوم بود جیمین خیلی درد داشت شلوارو باکسرشو پوشید منم لباسامو پوشیدم اومدیم بیرون کسی تو مدرسه نبود زود از در پشتی رفتیم بیرون داشت بارون میومد انقدر که داخلش گرم بود متوجه سردی هوا نشده بودم دلشتم به کارامون فکر می کردم که جیمین یه چتر از تو کیفش دراورد .....

(خلاصه که اره فول اسمات بود🖤🌧)
(اولین بار بود سخت نگیرین😅🥴)

The Best LibraryWhere stories live. Discover now