ووت و کامنت دادن به پارت رو فراموش نکنید.
*فقط کاور🤤همه چی خوب بود و تهیونگ مشکلی نداشت! البته تا قبل از اینکه چشمش به خدمتکار ها که ایستاده بودن بخوره!...فاک!
با دیدن اون ها ها احساس کرد یک سطل آب سرد رو روش خالی کردند!
به معنی واقعی کلمه یخ زد!
اون بدون هیج لباسی روی چهار دست و پا دنبال جونگوک بود!
اصلا الان به درک...یعنی دیده بودند که جونگوک دهنش رو به فاک داده؟
از کی اونجا بودند؟
گفته بود فانتزی پابلیک مورد علاقه اش نیست؟!اربابش اما بی اهمیت به راهش ادامه داد و فقط سری برای خوشامد گویی اونها تکون داد.
با صورتی که فاصله کمی تا آتش گرفتن داشت سریع از پله ها بالا رفت. این خجالت آوره! خیلی خیلی!جونگوک با دیدن صورت قرمز شده و لب های بهم فشرده پسر تک خندی زد:
"هی...فک میکنی دیدنت؟ نگاش کن..."خنده کوتاهی کرد.
"اونا تازه اومدن بیرون. کسی شاهد به فاک رفتن دهن کوچولوت نبوده پاپی."
و موهای پسرکش رو نوازش کرد.تهیونگ نفسش رو با خیال راحت شده بیرون داد و از بین مژه هاش نگاهی به ارباب بلند قامتش انداخت، اون مرد حتی تو خسته ترین حالت ممکن هم هات بود!
"برو تکالیفتو تموم کن و نیم ساعت دیگه بیا پایین برای شام."
لیخند کیوتی زد:
"چشم آقا"جونگوک وارد اتاقش شد و در رو بست، همونطور که کتش رو از تن بیرون می آورد سرکی به دوربین های اتاق پسر کشید.
اون پاپیِ سفید با ورودش به اتاق پیراهن گشاد و گلبهی رنگی رو پوشید و به سرعت مشغول انجام کارهاش شد.
لبخدی از حرف گوش کن بودنش زد و با برداشتن حوله اش راهی حمام شد.تهیونگ با گذشت نیم ساعت و با به صدا در اومدن آلارم موبایلش دفتر و کتابهاش رو جمع کرد و به سرعت سمت سال غذاخوری راه افتاد.
اربابش قبل از اون رسیده بود، مودبانه سلامی داد و صندلی ای که دفعه قبل روش نشسته بود رو بیرون کشید.
مرد بزرگ تر بعد از نشستن بشقابش رو برداشت و با پرکردنش از غذاهای روی میز دوباره جلوش قرار داد.
نگاه درمونده ای به مرغ های قرمز رنگ و تند چیده شده کنار ظرفش انداخت.
اگر میگفت غذای تند نمیخوره تنبیه میشد؟ یا ممکن بود اربابش ناراحت بشه که ظرفش رو پس زده؟"چرا نمیخوری ته؟"
دستپاچه سرش رو بالا گرفت و مِن منی کرد:
"م...من...ینی...چیزه..."ابروی راست مرد بالا پرید و حرفش رو قطع کرد:
"درست حرف بزن تهیونگ. وقتی سوال میپرسیم قشنگ و کامل جواب میخوام. ته با من و من و مکث! لازمه دوباره هم تکرار کنم؟"
و نگاهش فرم کمی از تحدید به خودش گرفت.
YOU ARE READING
Yes Master! [Kookv_yoonmin]
Short Story⚠️هشدار: این فن فیکشن شامل صحنه های باز جنسی، روابط خشن، بی دی اس ام(BDSM)، تجاوز، الفاظ به شدت رکیک(درتی تاک) و فضای تیرست! کیم تهیونگ، برده جنسی جدید جئون جونگوک! تهیونگی که با علم کامل و خواست خودش سراغ دنیای بی دی اس ام رفته. اون برای ارضای حس س...