Yes Master! [Kookv_yoonmin]

Part2 [Lets play]

ووت و کامنت دادن به پارت رو فراموش نکنید.

لرز کمی به تنش نشسته بود.
دمای اتاق کمی پایین بود و هیچ سیستم گرمایشی نداشت.
نمیدونست اربابش قراره تا چه حد پیش بره. اون کار بدی نکرده بود که بخواد تنبیه یا توبیخ بشه.

با صدای بمی که کنار گوشش زمزمه شد جواب سوال نپرسیدش رو گرفت:
"قراره ی امتحان کوچیک داشته باشیم تا ببینیم حد و مرزت چقدره و یکم با بدنت آشنا شیم.
به جز سیف وردی که داری من حین کارم ازت رنگ میپرسم اگه وضعیتت خوب بود،
سبز؛ متوسط زرد و غیرقابل تحمل قرمز و بعدش بلافاصله کلمه امنت. متوجه شدی؟"

کمی سرش رو کمی خم کرد:
"بله ارباب"

"خوبه"
و هر دو دست تهیونگ رو با دسبند چرمی زخیمی بست با حلقه ای که به زنجیر  وصل شده به سقف بود آویزون کرد.
کمی زنجیر رو پایین کشید که باعث شد پسر روی انگشت پاهاش قرار بگیره و بدنش مقداری بالا کشیده بشه.
فلاگر مشکی رنگ رو به دست گرفت و تاب آرومی بهش داد‌.

*فلاگر نوعی شلاق رشته رشته است.

"من قبلا قرارداد امضا شدت رو با بررسی کردم ولی بازم از خودت میپرسم. لیمیتت(حد تحمل)چیه؟ از چی متنفری؟"

نگاهش رو جایی بین گردن و ترقوه ارباب جدیدش نگه داشت...خوب یاد گرفته بود که تا سلطه گر اجازه نده حق نگاه کردن تو چشم هاش رو نداره.

"درتی پلی، زخم و اسکار دائمی ارباب!"

*درتی پلی: کثیف بازی(همون ادرار و مدفوع)

جونگوک ابرویی بالا انداخت و پوزخند تمسخرآميزی زد:
"چرا؟هرزه ها خودشون کثیف هستن پس چیزی نمیشه اگه کثافت بیشتری روشون بشینه... میشه؟" (منظورش با درتی پلی هست)

و خیلی ناگهانی ضربه محکم فلاگر بود که به ران پاش برخورد کرد.
کاملا مشخص بود که حرف جونگوک صرفا برای تحقیر کردنه و واقعا قصد تجاوز به لیمیت اون ساب زیبا و ظریف رو نداره.

تهیونگ از حس ناگهانی برخورد فلاگر با پوست حساس رانش صدای هیس مانندی ایجاد کرد.
ضرب دست مستر جدیدش به هیچ عنوان کم نبود!
حس سوزش بجا مونده و رد قرمز کمرنگ روی پوستش باعث پیچش حس خوبی تو شکمش شده بود.

مرد با قدم های محکمی پشت پسر آویزون از سقف که به طور شیرینی بی دفاع به نظر میرسید رفت.
این بی دفاعی بیشتر حریصش میکرد.
ضربه نسبتا محکمی به پشت کمرش کوبید. هنوز صدایی از سابش خارج نشده بود.
پوزخندی زد و ضربه سوم رو محکم و با شدت به باسن حبابی و سفیدش کوبید.
لبخند رضایتی از صدای ناله آروم پسر زد.
انگار این صدای بم فقط برای همین ساخته شده!

"میتونی تا وقتی که بهت نگفتم ساکت شی ناله کنی. اما وقتی ازت میخوام ساکت باشی حتی نمیخوام صدای نفساتو بشنوم."