part18

411 85 29
                                    

ییبو پوکر به ژان نگاه کرد

-الان مشکلت گردش خون فقط ؟ ددی جووونتتتتت خیانت کردههههه

ژان بلند شد و محکم عضو ییبو رو با دستش گرفت

+دوست داری برم پیشش ؟ بگم ددی عزیزم بیبی امده پیشت

-عووووق

+حال خودمم بهم خورد ایییییی

هردو همزمان دستشان رو جلوی دهانشان گرفتند

+اییی اییی ددی جونم بیااا بیبی امده خب وات د فاااااک امدی که امدی اعلام حضورت چیه ...

-مثلا اعلام اینکه بیا به فاکم بده و لطفا دستت رو بردار له شد حالا خمیر میشه

ژان دستش رو از روی عضو ییبو برداشت و متفکر عضو ییبو رو بررسی کرد

+نه ببین خمیر نشده ولی طرف پایین مایل به  چپ یکم کج شده که خودم الان برات درستش میکنم

-چیکاااااررررر میکنییییی بچمو ناقصصصص کردییییی بیاااا بیاااا ببین یه طرفش رفتتتت حالا چطوری باهاش بکنم

ژان با خشم به ییبو نگاه کرد

+کی رو میکنی ؟

-شما

+اهان ... یکدفعه حس کردم میخوای یه چیز دیگه بگی

-هه نه بابا .... ژان حالا که گفتم "شما" میشه اون کلید تیزی که به طرف کوچولوم گرفتی رو ازش دور کنی ؟

+اره ... اره نگران نباش

-مرسی عشقم

+عوق ... مرسی عشقم از کجا امد

-نمیدونم تو سریال میگفت هرکاری طرف میکرد میگفتی مرسی عشقم یا میگفت مرسی هاااانیییی

شیائو ژان روی کاناپه خوابید

+وقتی اینو به من بگی من فحش حسابش میکنم

-باشه عشقم ، هانی نگران نباش حواسم هست عشق هانی عزیزمممممم

ییبو گفت و با سرعت به طرف دستشویی دوید ... اما ژان با لبخندی کج نگاهش میکرد ... با رفتن ییبو گوشی رو روشن کرد و به جکسون پیام داد

ژان : جکسون جااااان

جکسون : یا نتیجه ی کارمای ارشد

ژان : ددی گلم
ژان : عشقمممم

جکسون : من هیچ غلطی نکردم به جان خودم قسم میخورم

ژان : غلطی که نکردی ولی راجب گوه نظریه متفاوته

جکسون : چه گوهی خورده باز ؟

ژان : مارک تویی ؟

جکسون : اره الان گوشی رو ازش گرفتم داره مثل شترمرغ میپره بالا

بازیگر (bjyx)✔️Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt