شیائوژان پاش رو محکم روی پای ییبو زد و بلند شد
+الان صاحب کافه مجبور میشه چشم از روی زمین جمع کن ببین چقدر متعجب نگاه میکنند پاشو ... پاشو تا مسئول چشم های از حدقه بیرون زده و روی زمین افتاده نشدیم
-اوم .... باشه ... نذاشتی از دسر خرگوشم لذت ببرم !
+ییبو یه سوال
-هوم ؟
+من و تو مگه الان نباید در نقش بچه دبیرستانی باشیم
-اوهوم
+ما الان چند روزه کلاس نرفتیم ؟
- و اینجاست که جمله " چه گوهی خوردم " رو میشه استفاده کرد ....
+از گوه گذشته برادرم
-...... شب در تخت برادرم من تو رو وقتی ناله میکنی ، خواهم کرد برادر
+خفه شو ....
-پاشو بریم کلاس
+هان ؟!
ییبو دست ژان رو گرفت و دنبال خودش کشاند ... از کافه خارج شدند و سوار ماشین شدند ...
وانگ ییبو کوله پشتی ای به ژان داد
-میریم کلاس ... مگه نگفتی چند روزی هست نرفتیم
+من بگم بیا بریم خرس بخورتمون تو میگی بیا بریم ؟
-اره ... من روی حرف برادرم حرفففف نمیزنم
+..... چه زری بود زدم
-خودت میگی برادرم ... زررررر
ماشین رو روشن کرد و برخلاف تصورات ژان و طبق شانس گوه_ربارش خیلی زودتر از زمان های عادی به کلاس رسیدند ... در حدی سریع که الان هرد جلوی در کلاس ایستاده بودند
ییبو چند بار در زد و وارد کلاس شد و بدون توجه به معلم و بقیه پشت صندلی ای که ژان اولین روز نشسته بود ، نشست
شیائو ژان اما !
خشکش زده بود ... فقط شوخی کرده بود حقش زجر کشیدن زیردست معلم و درسش نبودسرش رو پایین انداخت و روی صندلیش نشست ... با دیدن مبحث درس علاقه پیدا کرد عکس العمل ییبو رو ببیند ... به پشت سرش نگاه کرد
ییبو خیلی ناراحت و ناراضی بود ...
ژان با خودش فکر " حقش بود "
درسی که در حال فرو شدن در مغز دانش اموزان بود ... درس باشکوه جانوران عزیز بودبهترین فرصت برای انتقام گرفتن از ییبو ... ژان در این درس کم و بیش چیزهایی میدانست !
تمام حواسش رو به معلم داد
"- شاخه ی بعدی که در رابطه باهاش صحبت میکنم ... شاخه ی پوری فرای ها یا همون اسفنج ها هستند . اسفنج ها بسیار متنوع اند و هم در آب های شیرین و هم در آب های شور زندگی می کنند . مطمئنم که همه ی شما میدونید این شاخه جز پرسلولی ها هستند که سازمان بندی ساده و ابتدایی دارند . سیستم حسی و گردش خون و تنفس ندارند اما سیستم گوارش و دفعی دارند ولی بسیار ساده هستند "
VOCÊ ESTÁ LENDO
بازیگر (bjyx)✔️
Fanfic•پایان یافته ● شیائو ژان ماموری که برای حل پروند ه ای مجبور میشه به عنوان دانش آموز وارد دبیرستان بشه وانگ ییبو پسر جوانی که از همون اول از شیائو ژان متنفر شد و دلیلش ؟ ییبو « ازش خوشم نمیاد چون رو مخمه » ● کاپل : ییژان / مارکسون ● تاپ : ییبو...