_Part 0_

675 121 100
                                    

سلام سلام به همگی🤗
هیرا با فصل جدید "نور تاریک" برگشته...🧚🏻
باعث خوشحالیمه که همراهای مهربونی مثل شما دارم و اینقدر قشنگ حمایتم میکنید.
قراره این فصل ماجراهای زیادی رو با هم بگذرونیم، پس تا آخرش بهم انرژی بدین.
این بار یه بخش جدید هم به داستانمون اضافه میشه به اسم "آنچه در آینده خواهید خواند" به نظر جالبه نه؟

اما قبلش میخوام یه سوال ازتون بپرسم؛ اینکه...

به نظر شما کدوم دردناک تره..؟
حقیقت های تلخ؟ یا.. دروغ های شیرین؟!

تحمل کدومش براتون سخت تره؟

اینکه تمام اطرافتون با واقعیت های دردناکی پر شده باشه، که هر بار، با بی رحمی به صورتتون سیلی میزنن؛ یا اینکه تک تک لحظه هاتون توی بی خبری و خوشی های دروغین سپری بشه..؟

لحظه هایی که عین یه حباب تو خالی، از دور زیبا به نظر میرسن اما هر لحظه امکان داره با کوچکترین تلنگری از بین برن.

اگه مجبور به انتخاب بشین، کدومو ترجیح میدین؟

.

.

.

▪︎ آنجه در آینده خواهید خواند:

"ییبو با دیدن قیافه جدی و سوال یهویی ژان، متعجب بهش نگاه کرد:
«من.. به غیر تو با هیچکس تو رابطه نبودم!»

ژان اخم کرد و یقه ییبو رو توی مشتش گرفت و اونو جلو کشید:
«خوبه.. جرئت داری بهم خیانت کن تا از زندگی پشیمونت کنم.»"

▪︎Dark Light [2]▪︎Donde viven las historias. Descúbrelo ahora