8️⃣ از زاویه ی پشت

184 25 0
                                    

🚫 اسمات ... اگر دوست ندارید نخونید🚫

وانگ ییبو لب هاش رو داخل دهانش کرد و با اشتیاق به صحنه ی رو به روش نگاه کرد .

اینکه ژان به اندازه ی خودش تنبل و به عبارتی گشاد بود که حال و حوصله ی پوشیدن شلوار بعد از بیدار شدن نداشته باشد ، خودش یک نعمت برای ییبو بود

هم دوست پسرش ویژگی های اخلاقی مشابه خودش رو داشت و هم از چنین صحنه ای لذت میبرد .

دید کاملا راحتی به باسن نرم دوست پسرش الان که خم شده بود و دنبال وسایلش میگشت داشت ...

سعی کرد خودش رو با جمله ی

" تو منحرف نیستی "

قانع کند تا نگاهش رو از باسن ژان بگیرد و به پاهای دوست پسرش بدهد ...
اما همین اوضاع رو بدتر کرد .

همین دیشب ناخوداگاه دستش روی چندتا ویدیو خورده بود و حسابی روی اعصابش بود
داخل ویدیو ژان با هم گروهی هاش زندگی میکرد و خیلی راحت بود .... از نظر ییبو دیگه خیلی خیلی راحت بود

اخه شلوار اصلا نپوشیده بود حتی ییبو شک داشت باکسر هم پوشیده باشه ... چون سانسور کرده بودن ...

+وات د فاااااک

بلند داد زد و با دیدن نگاه متعجب ژان روی خودش فهمید زیادی هم با مغزش تنها نبوده
لبخند اجباری زد

+ببخشید

ژان بهش نزدیک شد و رو به روی ییبو ایستاد .. گوشی ییبو رو بهش نشون داد و دقیقا ویدیویی که ییبو دیشب دیده بود رو براش پخش کرد

-از این حرص میخوری ؟

لحنش یکم متفاوت بود ... متفاوت با ژان ارومی که بقیه دیده بودند .

+هوم ... لختی

-لخت نیستم ... ولی الان بهت نشون میدم لخت یعنی چی ییبو ...

ییبو منتظر به ژان نگاه کرد ... فکر میکرد ژان ییبو رو لخت میکند ولی برخلاف تصورش ژان به طور کامل باکسر و لباسش رو از تنش بیرون اورد و روی پاهای ییبو نشست

-وانگ ییبوووو وانگ ییبوووو بیا یکم بازییییی کنیم

کلمه ی " بازی " با این لحن که گوینده اش هم ژان باشد ... نشان دهنده ی یک راند دیگر بود
ییبو نیشخندی زد

+با کمال میللللللل

ژان خودش رو بلند کرد و با دستش عضو ییبو رو داخل دستش گرفت

-چقدر زود دوباره شق کردی

+خم شده بودی ... تکونم میخوردی ... اون ویدیو هم بود .... دلایل به نظرت کمه ؟

-هوووم نهههه دلایلت کافی بود بعدا بگو بهت صد بدم

+مرسی استااااد

-خواهشششش میکننمممم

ژان خودش رو با عضو ییبو تنظیم کرد و اروم اروم عضو سخت شده ی ییبو رو وارد خودش کرد ...

همانطور که عضو ییبو رو بیشتر وارد خودش میکرد دندان هاش رو به شانه ی ییبو رساند و گاز های ریزی از شانه ی ییبو گرفت ..

با کامل وارد شدن عضو داخلش ... ناله ای از لب های هردو خارج شد ..‌ ژان صبر کرد و حرکتی نکرد ... با اینکه همین دیشب باهم سکس کرده بودند ...

بازم هنوز تحمل عضو ییبو داخلش درد داشت ...

نفس عمیقی کشید و صاف نشست ... دستش رو روی سینه ییبو گذاشت

وانگ ییبو دست هاش رو به باسن ژان رساند و باسن ژان رو محکم گرفت تا موقع حرکت بهش کمک کند

ژان لبخندی زد و شروع به حرکت کرد
از همون اول کار با سرعت حرکت میکرد و عضو ییبو رو عمیق وارد خودش میکرد ...

ییبو باسنش رو گرفته بود و بهش کمک میکرد و همین باعث شده بود راحت تر روی عضو ییبو حرکت کند

همینطور که روی عضو ییبو حرکت میکرد و اون عضو سخت شده رو وارد خودش میکرد ... دستش رو به عضو سخت شده ی خودش رساند و شروع به پمپ کردنش کرد
بعد از چند بار پمپ کردن روی شکم ییبو به اوج رسید ...

ییبو کمر ژان رو گرفت و روی کاناپه خواباندش ... نیشخندی به ژان که هنوز عضو داخلش بود زد

+نوبت منه

-هووووم

ییبو بعد از حرفش خودش رو کامل از ژان بیرون کشید و بدون مکثی کامل و محکم خودش رو وارد ژان کرد ... کمرش رو محکم گرفت تا کمتر جابه جا بشه و عمیق و سریع داخل ژان ضربه میزد ...

بعد از چندین ضربه ناله ی بلندی کرد و داخل ژان به اوج رسید ...

خودش رو از ژان بیرون کشید و روی کاناپه نشست ... ژان کمی پاش رو تکون داد که ناله ای کرد

-خب تبربک میگم نمیتونم راه برم

+منم تبریک میگم میمونی خونه و روی تخت و هررررشبببب یعنی هر شب رو تبدیل به هر روز و هرشب یعنی هر روز و هر شب میکنیم

-فعلا بیا بخوابیم بعدا برای شبانه روز بعدی برنامه مینویسیم

+کاملا باهات موافقم ... ییبو کوچولو هم رفته لالا

-منم رفتم

ییبو با دیدن چشم های بسته ژان بلند شد و پتویی روی ژان انداخت ... بالشی زیر سرش گذاشت و بعد به حمام رفت تا برای فعلا خودش رو تمیز کنه .

.

end

amane yuri nago

yizhan " bjyx"✔️Où les histoires vivent. Découvrez maintenant