1️⃣0️⃣ ما پایان رو میسازیم‌

133 23 4
                                    

+" ییبو میدونی چه چیزی هایی مرگ رو ترسناک می کنند "

وانگ ییبو سرش رو از روی شانه ی ژان برداشت و به صورت دوست پسرش که حالا هاله ای از غم صورت زیبایش رو احاطه کرده بود ، نگاه کرد .

-" چی ؟"

شیائو ژان به طرف ییبو برگشت و به چشم های ییبو نگاه کرد ... لبخند کوچکی زد و انگشتش رو داخل لپ ییبو فشرد

+" اینکه میدونی یه روزی سراغ تو و اطرافیانت میاد .... اروم میاد ولی پر سروصدا میره .... اینکه تو دقیق نمیدونی چه زمانی دیر میشه ... حتی نمیدونی یک ثانیه ی دیگر خودت زنده ای یا نه ... نمیدونی یک ثانیه ی دیگر کسی که باهاش میخندی یا دعوا میکنی یا گریه میکنی کنارت هست یا نه .... این مرگ رو ترسناک میکنه ولی میدونی در کنارش مرگ رو هشدار دهنده هم میکنه انگار میگه فقط مراقب باش تا پشیمون نشی .... فقط مراقب باش ... "

ییبو اشکی که از چشم ژان پایین اومده بود رو پاک کرد و گونه ی ژان رو بوسید ...

-" آره هم ترسناکه هم هشدار دهنده ... هم ارومه هم پرسروصدا .... ژان ژان چرا یکدفعه اینو گفتی ؟"

شیائو ژان دستی که روی گونه اش بود رو گرفت و کمی فشرد و بعد شروع به نوازش کردنش ، کرد

+" امروز موقع برگشت ... شخصی رو دیدم که شاد و سرحال صحبت میکرد ولی در یک ثانیه دیگه زنده نبود که حرفی بزنه ... دلم خواست این حرف هارو به هردومون بزنم که بیشتر از قبل حواسمون به زمان باشه "

-" حواسمون هست ... حواسمون هست ... باید باشه .... "

+" ییبو امروز چند بار گفتم عاشقتم ؟"

-" چهار بار "

+"پس دیگه هر روز بیشتر بهت میگم "

ییبو ژان رو در آغوش کشید

-" منم که در جریانی هر سه ساعت میگم ... اما به نظرم هر یک ساعت بهتره "

+"نخیر من هر یک ساعت میگم "

-"ژان ژان .... من هر نیم ساعت میگم "

+" هه وانگ ییبو فکر کردی کی هستی ؟ من هر پانزده دقیقه میگم "

-" باید بهت بگم جناب شیائو ژان شما نمیتونی منو شکست بدی منننن هر یک دقیقهههه میگممم"

+" اصلا دیگه باهات حرف نمیزنم "

ژان به حالت قهر نگاهش رو از ییبو گرفت که با شنیدن حرف ییبو دوباره به لجباز بودن هردوشون پی برد

"-منم قهررررممممممم "

هنوز سی ثانیه هم نگذشته بود که هردو نفر در آغوش هم بودند و دوباره باهم مسابقه ی گفتن / من عاشقتم / گذاشتند

amane yuri nago

end

amane yuri nago: نویسنده

windflowerfiction: کانال

تمامی فیک ها در کانال قرار گرفته اند

yizhan " bjyx"✔️Donde viven las historias. Descúbrelo ahora