حتما اين پارت رو با اهنگ بخونيد. می تونید از اینجا دانلود کنید.
https://t.me/c/1706043404/60
صدای دست زدن شخصی از پشت هرمس باعث شد تا بالاخره کای از کیونگسو جدا بشه.
کریستوفر متعجب از روی زمین بلند شده و به مردی که با نیشحند عمیق رو لب هاش به آرومی دست می زد نگاه می کرد.
هر سه به شخص چهارم خیره بودن...هادس!
ارباب جهنم که از جلب توجه اون ها خرسند به نظر می رسید بالاخره دست زدن رو تموم کرد.
با ابرویی بالا رفته به انسان کنار کای چشم دوخت ."پس این همون انسانه..."
قدم های بلندش رو سمت هرمس برداشت و وقتی به کنارش رسید ایستاد.
-صحنه ی جالبی بود کای...
نگاه خیره اش رو سمت پسرک ریز جثه که اون طرف میله ها قرار داشت و گونه هاش به طور ملایمی قرمز شده بودن سوق داد:
-اسمش چی بود؟ آفتابگردون هرمس؟ درست گفتم؟!
کیونگسو خشک شده بود...حس می کرد عرق شرم روی پیشونیش نقش بسته.
نگاه هادس وجودش رو میسوزوند!
تنها کاری که اون لحظه تونست انجام بده سر تکون دادن بود و بعدش مردد کمی از میله ها فاصله گرفت.
کای متوجه حس درونی کیونگسو شد...با این حال عموی بزرگش رو میشناخت.
میشه گفت کای تنها کسی بود که با اون مرد رابطه ی بهتری داشت.
ترجیح داد عوض نقش بستن اخم روی پیشونی برنزه اش لبخند به لب بیاره و سمت خدای جهنم قدم تند کرد.وقتی مقابل مرد بلند قد ایستاد ضربه ی نسبتا محکمی به شونه اش زد:
-نه چانیول...بذار خودم بهتر آشناتون کنم.
هل آرومی به چانیول داد تا به میله های زندان نزدیک تر شه ؛ سپس برای اولین بار بعد از بوسه ی احساسیشون به چشم های گرد و درشت کیونگسو خیره شد.
با لبخندی که از روی لب هاش به هیچ عنوان کنار نمی رفت کیونگسو رو به عموش معرفی کرد.-کیونگسو...جفت مقدر شده ام...
سپس به چانیول که همچنان با پوزخند رو لب هاش به آفتابگردونش خیره بود اشاره کرد:
-عموی بزرگم...جناب هادس...بهش چانیول هم میگن.
از سکوت حاکم در فضا بیشتر برای حرف زدن استفاده کرد:
-امیدوارم روز های خوبی رو باهم سپری کنیم.
چانیول با ابروی بالا رفته اش سری به تایید تکون داد:-که اینطور...
"جفت مقدر شده!...ممکنه به همین دلیل تونسته باشه از رود استوکس زنده بیرون بیاد؟..."

KAMU SEDANG MEMBACA
Driven From Heaven
Fiksi Penggemar⚜️Driven From Heaven ⚜️ɴᴀᴍᴇ: رانده شده از بهشت ⚜️ɢᴇɴʀᴇ:اساطيري ، عاشقانه ، اسمات ، كمدي ، ماجراجويي ، غمگين ⚜️ᴄᴏᴜᴘᴇʟs: كايسو،چانبك،هونهان،چانليكس،كريسهو 🕊sᴜᴍᴍᴀʀʏ: به افسانه ها اعتقاد داری؟ پری دریایی ، اژدهای هفت سر ، اسب های تک شاخ واقعیت دارن؟! خ...