من باید یه لحظه تنهات میزاشتم تا گلبرگ هارو از سینه ام خارج کنم.من وارد سرویس بهداشتی شدم،ولی تنها نبودم.
تو هم باهام اومدی.
تو بهم گفتی همیشه برای کمک بهم هستی،مهم نیست که چی بشه.
پس من به سمت سینک خم شدم و اخرین گلبرگ ها زمین لمس کردن.
من زنده بودم.
و با کسی بودم که عاشقشم.
![](https://img.wattpad.com/cover/296496074-288-k828757.jpg)