شب ما مستقیم رفتیم اپارتمانت.وقتی رفتیم داخل،اولین چیز پذیرایی بهم ریخته ات دیدم.
میدونستم که این خونه اته،چون به عادت بهم ریختن ات میخورد.
ما روی مبل نشستیم،و تو ازم یه سئوال پرسیدی.
_میشه ببوسمت؟
شب ما مستقیم رفتیم اپارتمانت.وقتی رفتیم داخل،اولین چیز پذیرایی بهم ریخته ات دیدم.
میدونستم که این خونه اته،چون به عادت بهم ریختن ات میخورد.
ما روی مبل نشستیم،و تو ازم یه سئوال پرسیدی.
_میشه ببوسمت؟