وقتی کارت تموم شد با گریه بیرون اومدی.من بغل کردی،وگریه کردی.
بعد خودت عقب کشیدی و گفتی یه چیزی هست که میخوای بگی.
دقیقا همین کلمات گفتی:
+من ماه ها بود که عاشقت بودم،حتی قبل از این که باهم حرف بزنیم،اینجوری بود که این بیماری گرفتم،من خیلی وقت پیش باید میمردم،ولی نمردم که باعث تعجبم بود.اون قرص هایی که میخوردم هم فقط درد کم میکردن و یکی برام وقت میخریدن.