"چی میگی هیونگ؟! من انقدر هم زیبا نیستم"
پارک آفرودیتی که از شنیدن لقبش خجالتزده شده
به قلب نا آرومم قسم میخورم اگر خودت رو از چشمهای من ببینی
دیگه شکی به الهه بودنت نداری
YOU ARE READING
My Aphrodite
Fanfictionکاغذی که از قطرات آب عمرش کوتاه شد: تا فراتر از سفید شدن دونه به دونه تارهای بلوند ابریشمیت نخِ قرمزم فقط و فقط متعلق به خودته آفرودیتِ من کاپل: یونمین-مینیون ژانر: فلاف، روزمره، صافت.
پارک خجالت
"چی میگی هیونگ؟! من انقدر هم زیبا نیستم"
پارک آفرودیتی که از شنیدن لقبش خجالتزده شده
به قلب نا آرومم قسم میخورم اگر خودت رو از چشمهای من ببینی
دیگه شکی به الهه بودنت نداری