"جیمین. پارک جیمین"
اسمت رو گفتی و من آشفته بودم
از اضطراب من سرت رو پایین انداختی و شیرین خندیدی
یخ قلبم رو حرارت بخشیدی
و چند قدم به ذوب شدنش نزدیکتر شدی
YOU ARE READING
My Aphrodite
Fanfictionکاغذی که از قطرات آب عمرش کوتاه شد: تا فراتر از سفید شدن دونه به دونه تارهای بلوند ابریشمیت نخِ قرمزم فقط و فقط متعلق به خودته آفرودیتِ من کاپل: یونمین-مینیون ژانر: فلاف، روزمره، صافت.
یخِ قلب من
"جیمین. پارک جیمین"
اسمت رو گفتی و من آشفته بودم
از اضطراب من سرت رو پایین انداختی و شیرین خندیدی
یخ قلبم رو حرارت بخشیدی
و چند قدم به ذوب شدنش نزدیکتر شدی