سومین بازی در ادامهی شلیکنشدن اسلحه برای دومین بار، از راه رسیده بود. اما اینبار نوبت به جونگکوک بود که ماشه رو بکشه، قبل از اینکه افراد دونگسوک پیشونی پلیسِ مورد علاقهش رو با لیزرهای سرخ رنگشون به رنگِ یاقوت، نقاشی کنن.
" بازی گردان های عزیز، قرارمون این بود مخالفِ قوانین بازی عمل نکنین. قرارمون این بود فقط "قلب" همدیگه رو هدف بگیرین نه جای دیگه. کیم تهیونگ حیف که اسلحهت شلیک نشد وگرنه هم سرنوشت تو و هم سرنوشت پسرت جز "مرگ" چیز دیگه ای بود! "
+حالت خوبه کوک؟
تهیونگ بی تفاوت به لحن عصبی دونگ سوک، حال پسرک ترسیدهش رو جویا شد. اما جونگکوک نتونست حرف بزنه. حتی نتونست زبون تو دهن خشک شدهش بچرخونه. فقط تونست دستش رو روی قلبش بزاره و مجددا نگاه ترسیدهش رو با اسلحهی توی دستش بده که بازهم محکوم به شلیکش سمت قلب مریض مَردش شده بود.
_قلبت خیلی درد میکنه تهیونگی؟
+قلبم درد نمیکنه کوک. بیشتر از همه ی اینا بغض تویگلوم درد میکنه که باعث شدم تو رو تو این شرایط سخت قرار بدم و جونت رو به خطر-
"بازی سوم، گلوله ی سوم!
نوبت به شلیک ِتوعه جئون جونگکوک...زود باش اسلحه رو از تهیونگ بگیر و بهش شلیک کن... و درضمن حواست باشه مثل اون سرگردِ حروم زاده، از قوانین بازی سرپیچی نکنی وگرنه علاوه بر تنِ خودت، شقیقههای خوشگل دوست پسرت هم با شلیک افرادم سوراخ سوراخ میشه، واضح هست یا عملی نشونت بدم؟"تن کوک بیشتر از قبل به رعشه افتاده بود و خب تنها علتش اسلحه ای بود که تهیونگ تو دستاش گذاشته بود و زیر لب ازش خواسته بود تا بدون لحظه ای شک و تردید، به سمتش شلیک کنه وخودش رو از اون مهلکهی لعنتی خلاص کنه!
_اما-...من نمیتونم اینکارو باهات بکنم!
+امشب بهت گفتم و باز هم میگم...اگر قرار باشه یکروز بمیرم، دوست دارم اون روز به دست های تو بمیرم جئون جونگکوک. اگر قرار باشه یکی به سمتم شلیککنه و جونمرو از بدنم بکشه بیرون، دوست دارم اون فرد تو باشی نه کس دیگه...پس لطفا چشمات رو ببند و باخیال راحت ماشه رو بکش!
YOU ARE READING
𝑹𝐮𝐬𝐬𝐢𝐚𝐧 𝑹𝐨𝐮𝐥𝐞𝐭𝐭𝐞 || 𝐕𝐤𝐨𝐨𝐤 ᵛᵉʳ
Mystery / Thriller✔︎ کامل شــده ⚠︎ رولت روسـی: بـازیِ شانسی کـه هیچ کس نمیدونـه تیـر هفتم سهم کیـه! ༄~•~•~•~•~•~•~•~•~༄ ?خلاصه? چیمیشه اگر سرنوشت تو یک شبِ نفرت انگیز، دو پسری که دیوانه وار همدیگه رو...