هلو کیوتیها
اول پارت یک معرفی از خودم بکنم:)
آنیلا هستم، نویسنده ی فیک غیر قابل پیش بینی^^
همونطور که از اسمش گویاست، غیر قابل پیش بینی پر از اتفاق و سوالهای بیجواب هستش؛
اینجا همه چیز غیر قابل پیش بینی و پر از رازهای پنهانه!
و ازتون از الان سه تا چیز میخوام...
یک: بهش زمان بدید
دو: صبر داشته باشید.
سه: لطفا هر پارت رو با دقت بخونید
*هر سوالی داشتید حتما بپرسید*
امیدوارم که غیر قابل پیش بینی رو دوست داشته باشید و به این دنیا زندگی ببخشید!3>
YOU ARE READING
Unpredictable
Fanfiction_تعادل! کلمهای که بعد از به وجود اومدن قوانین تعریف شده. واژهای که باعث اشکها، دردها، خشمها، دلشکستگیها و دلنگرانیها شد! تعادلی بین برگزیدهها... اما این تعادل هیچ جایگاهی برای اون پسر نداشت، پسری که به خاطر تعلق نداشتن به اون جایگاه فردی پر...