•‌࿇𝐏𝐀𝐑𝐓 𝟔.𝟕.𝟖࿇•

168 29 0
                                    

قسمت شیشم

فلش بک،  یک سال پیش 

همانطور که حولش رو دور کمرش می‌بست و با حوله  کوچیک روی گردنش درگیر بود سمت کنسول قدم برداشت و تماس رو وصل کرد

_مستر پارک، جیمز هستم

حوله روی موهاش انداخت و دستشو روی صورتش کشید تا قطره های سرکش آب از روی صورتش پاک کنه

چانیول: کارا چطور پیش رفته جیمز؟

جیمز: همه چیز همانطور شده که شما خواسته بودید. با تمامی عوامل صحبت کردم همه چیز برای مراسم محیا شده. مطمئن باشید همه چیز مطابق سلیقه همسرتون خواهد بود

سری تکون داد: عکاس چطور؟

جیمز: بهشون گفتم شما علاقه ای به اینکار ندارین و فقط دو سه تا عکس بخاطر یادگاری با همسرتون میخواید

چانیول: لباس ها کی حاضر میشه؟

جیمز همانطور که دفترچه توی دستش رو ورق میزد گفت: فردا صبح برای برسیشون میرم، همانطور که خواسته بودید بهترین طراح کشور رو برای طراحی این کت شلوار ها استخدام کردم. مطمئن باشید پشیمون نمیشد
بعد اطمینان پیدا کردن از چند تا کار دیگه تلفن رو قطع کرد
حوله روی موهاش روی کاناپه پرت کرد و با در آوردن سشوار از کشوی میز مشغول خشک کردن موهاش شد
با باز شدن در اتاق به بکهیون که با اخم وارد اتاق میشد نگاه کرد

بکهیون بدون اینکه لحظه ای رو از دست بده با حرص غر غر کرد: حالم از همشون بهم میخوره؛ حرومزاده های کثیف

سشوار روی میز پرت کرد و سمت دوست پسر کوچولوی عصبیش قدم برداشت

چانیول: باز چی خواستن؟
بکهیون تکخندی زد: اونا انتظار دارن ما حجم بیشتری رو لا به لای وسایل شرکت قاچاق کنیم تا هزینه کمتری داشته باشه

با قیض کتش رو پرت کرد: انگار جاسازی اون اشغال ها راحته. فقط توی دفتر هاشون میشینند، شب و روز کوفت میکنند تا شکم هاشون رو گنده تر کنند

پیرهنش رو کنار کت پرت کرد و دستی به موهاش که روی چشم هاش ریخته بود کشید: حتی یه بچه سه ساله هم به عنوان سرگرد به تمامی برنامه هاشون پی می‌بره

قبل اینکه پسر شلوارش رو هم پرت کنه دست هاش رو گرفت: ما یه سفر پیش رو داریم بیبی با فکر به اون حرومی ها اعصاب خودت رو بهم نریز

لب هاش رو به آرومی لمس کرد: خودم میشونمشون سر جاشون

نیشخندی زد و با چهره ای که نشون میداد بخاطر حرف پسر راضی شده روی انگشت های پاش بلند شد و  نرم لب های پسر بزرگتر رو بوسید: پس من میرم وسایلم رو جمع کنم

از کنار پسر رد شد و سمت اتاق لباس ها قدم برداشت همانطور که چمدونش رو از کمد بیرون میاورد گفت

⛓️🩸𝐁𝐋𝐎𝐎𝐃𝐘 𝐒𝐈𝐆𝐌𝐀🩸⛓️Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ