↻ ◁ II ▷ ↺ᴺᵒʷ ᵖˡᵃʸⁱⁿᵍ ⁱⁿ ᶜᵒᶠᶠᵉᵉ: Just one day (Piano tribute players)
+برو پشت دستگاه تو قهوه ها رو درست کن
-چرا؟
+اینقد با اونا حرف زدی سر درد گرفتم.
- خب چیه مگه؟ باید با مشتری ها خوش برخورد باشم مگه نه؟
+داری لاس میزنی. خودشم از سمت چپی خوشم نیومد. فقط بهت زل زده.
-عه هیچ توجه نکردم. خوب شد گفتی. برم ببینم شاید از سینگلی درومدم.
+هیچ جا نمیری. پشت کانتر بمون خودم به مشتری ها میرسم.
- نخیرم. میخوام باهاشون حرف بزنم.
+دوباره تکرار نمیکنم اگ بری پیششون همه شکلات خرسی هایی که کشو پایین قایم کردی رو میندازم دور.
- نمی تونی این کارو بکنی
+ میخوایی ریسک کنی، کیم سونگمین؟
- به تو ربطی نداره دارم با کی حرف میزنم، لی مینهو.
+به من مربوطه خیلی هم مربوطه.
- با چه صفتی؟
+بعنوان دوس پس.....
پوزخندی زد و بدون توجه به حرفام سراغ اون میز لعنتی رفت.
مینهو زود باش فکر کن.... زود باش فکر کن.... باید یه راه حل پیدا کنی....
+فاک
- چیشد؟
با شنیدن فریادم سریع پیشم اومد. من چرا زودتر به ذهنم نرسید؟
آفرین پسر.... یواشکی به دستگاه قهوه ساز پوزخند زدم
- آخرش سوزوندی؟ بهت چن بار بگم مواظب باش. برو بشین جعبه پانسمان رو بیارم.
دستمو کشیدم که مثلا از دستش عصبانیم.
- لجبازی نکن دستتو بده بهم.
سریع رفت جعبه پانسمانو بیاره.
خب بااینکه یکم درد داشت ولی می ارزید. دیدن نگرانیش خوشحالم می کرد.
- دستتو بده
+ .....- گفتم بده
+.....
- لاقل یکم واقعی نقش بازی کن.
+هییی درد میکنه.
- می دونم.
+یواش تر
- نخیر. کسی حق نداره راجع به شکلات خرسیام فکر بد کنه.
+سونگمین عههه
- قول بده دیگ با شکلاتام کاری نداشته باشی.
+ تو هم قول بده دیگه با کسی لاس نزنی
- چرا مثلا؟
+ من شوخی ندارم همینی که هس
- باشه
بااینکه سرشو پایین انداخته بود، میتونستم لبخند زدنشو ببینم
آماده هستین واسه پایان این فیک؟
قراره جر بخورین خلاصه.ناموسا ما رو بازی گرفتنا
این چه وضعشه دیوثا شما که اینقد دیوونه همدیگ هستین چرا ما رو علاف کردین؟
یکی جوابگو باشه.یه چیزی بگم این فیک خیلی وایب متفاوتی داره نمی دونم شاید قلمم عوض شده یا تم داره حالا هر چیه کیوتن
VOUS LISEZ
Coffee Câlin (2min)
Fanfictionتنها نشان که از عشق سونگمین و مینهو باقی مونده همون کافی شاپ بود. آیا میتونستن بعد از اینکه از هم جدا شدن بعنوان دوست ادامه بدن؟ 𝓒𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 2𝓶𝓲𝓷 𝓖𝓮𝓷𝓻𝓮: 𝓼𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮, 𝓭𝓻𝓪𝓶𝓪, 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮