Strawberry icecream

325 84 34
                                    

↻ ◁ II ▷ ↺

ᴺᵒʷ ᵖˡᵃʸⁱⁿᵍ ⁱⁿ ᶜᵒᶠᶠᵉᵉ: The truth untold (Smyang piano)

+راستشو بگو تو رو از خوابگاه پرت کردن بیرون هر روز خونه من پلاسی؟

- چی؟ عا نه. از کجا درآوردی.

+متاسفم واسه خونوادت. دارن اجاره خوابگاه میدن که پسرشون راحت باشه ولی تو خونه یه غریبه میمونی.

- تو که غریبه نیسی.

+راس میگی آدم گوشی یه غریبه رو یواشکی چک نمیکنه درسته؟

-هعیییی من چک نکردم.... وایسا ببینم تو از کجا میدونی؟

+ چون یهویی شماره همکارام از گوشیم حذف شده.

- من کسی رو حذف نکردم.

درحالیکه قاشق پر از بستنی رو تو دهنش میبرد گفت.

+ مطمئنی؟

- خب شاید یکی دو تا رو بلاک کرده باشم....

سونگمین چشماشو تو حدقه چرخوند.

+چرا دقیقا؟

-خب اونا یکم خوشگل بودن ممکنه تو رو از راه به در کنن.

+احیانا به اون مغزت نرسیده همون همکارا رو هر روز محل کار میبینم؟

- خب این که بدتر میخواستی ساعتای آف هم به عکساشون نگاه کنی؟

+چرا یجوری میگی انگار زنمی؟

- خفه شو داره سریالم شروع میشه.

+تو خونه من داری بستنی منو میخوری و با اکانت پرمیوم نتفلیکس من سریال میبینی بعد بهم میگی خفه شو؟

- بیا بخور شاید کم صدا درآوردی.

با وارد شدم قاشق پر از بستنی تو دهنم برا یه لحظه حس کردم دارم خفه میشم.

+فاک

- هیسسس

+سونگمین.....

- گفتم ساکت

+میشه کمکم کنی واسه دیت آماده بشم

+هان؟ چی؟ کدوم دیت؟

سریع سرشو به سمتم برگردوند و تو چشام زل زد.

- خب یکی از همکارام گفته میخواد باهام وقت بگذرونه. فک کنم ازم خوشش میاد.

+کدوم همکارت؟ همون سویون؟ میدونستم اون دختره کلا تو پروفایلش همه جا شو ریخته بیرون از اولش دنبال شکار بوده.

- هان؟ اره اره

چن بار سرفه کردم. انگاری توجهشو جلب کرده بودم.

-.... خب کمکم میکنی حاضر شم؟

ظرف بستنی رو روی میز گذاشت.

+اه اره فک کنم.

Coffee Câlin (2min)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora