تهیونگ:_
جونگ کوک :++:اوضاش چطوره؟
:ضربه مغزی شده"
+:حالش وخیمه؟
"نه...خطر جدی نبوده، الان بهتره!"
+" عجیبه !آخه مغزی نداره که ضربه بخوره
تهیونگ پلک زد و جونگ کوک رو همراه دکتر کنار تختش دید
جونگ کوک متوجه بیدار شدنش شد و خندان گفت+ :شنیدی؟ ضربه مغزی شدی !فکر کن چه سورپرایز بزرگی
واسه دوستات میشه وقتی بشنون مغز داشتیتهیونگ اطراف را نگاه کرد و با گیجی پلکی زد تو در درمانگاه دانشگاه بود!؟؟؟
با تعجب گفت _:چی شد...از کی اینجام؟
دکتر به تخت نزدیک شدو گفت ":نیم ساعت پیش هم اتاقی تون شما رو آورد .مساله جدی نیست می تونید پاشید ولی....
تهیونگ با حرف او روی تخت نشست و دکتر رو به هردو کردو گفت ":متاسفانه مدیر دانشگاه ازم پرسید قضیه چی بوده و من مجبور شدم بگم که علائم نشونه دعواست ...
جونگ کوک نگران شد و گفت +:خب؟دکتر پرونده تهیونگ را بست و به پرستار دادو گفت ":خب که...تنبیه میشید"
جونگ کوک برخلاف چهر قبلیش خندیدگفت +:آخ جون!هیجان
اما تهیونگ وحشت کرد و گفت _:چه جور تنبیهی؟
دکتر به طرف میزش رفت و عینکش رو دراورد و گفت ":قوانین این دانشگاه خیلی خیلی سنگینه!ده ساله توی این
دانشگاه استخدام شدم و هر بار دو هم اتاقی چه دختر چه پسر با هم زد و
خورد داشته باشند تنبیه جدی در نظر گرفته میشه ولی شما شانس آوردید به احترام برادرتون اینبار قصد دارن با
یه تنبیه ساده از این مساله بگذرندتهیونگ با شوق گفت_:پس واسه ایشون تنبیه سنگینی در نظر گرفته میشه؟
دکتر به جونگ کوک نگاه کردو سری تکون داد و گفت ":خیر چون ایشون با نمرات عالی وارد دانشگاه شدند،به عنوان شاگرد ممتاز اینبار از ایشون هم صرفه نظر کردند
جونگ کوک خنده تمسخرامیزی کرد و تهیونگ نالید _:نمرات عالی؟!من مطمئنم
این لعنتی با تهدید تقلب و زور قبول شدهدکتر حرفش را قطع کرد" :هیئت مدیره با مدارک و پرونده ها تصمیم می گیر نه با چند تا توهین و تهمت و احتمال
تهیونگ از تخت پایین پریدو گفت _؛تهمت نیست حقیقته !من باید باهاشون صحبت
کنم بهشون بگم شبا مست میکنه و اصلا درس نمی خونه و...دکتر روی صندلی اش نشست":توصیه میکنم اصلا سعی نکنید کارتونو توجیه کنید !به نفعتونه فقط تنبیه رو قبول کنید
اینبار جونگ کوک خنده شیطانی کرد و گفت +:چطور؟اگر مخالفت کنیم چی میشه؟
دکتر به او نگاه کردو گفت ":هر اعتراضی تنبیه شما رو سخت تر میکنه
![](https://img.wattpad.com/cover/277650147-288-k489836.jpg)
YOU ARE READING
💜bad_boys💙
Fanfictionکاپل اصلی = vkook کاپل فرعی= yoonmin ژانر= رمنس، مدرسه ای(دانشگاه)، اسمات، روزمره، انگست ~~~~~~~~~~~~~~~ جئون جونگ کوک پسر لجبازی که عاشق خوش گذرونی با دوست هاش وحالا چی میشه اگه جونگ کوک ما به اصرار ناپدرش به دانشگاه پزشکی بره تا بتونه صاحب بیمارس...