ووت و کامنت یادتون نره ❤
صبح روز بعد با آرامش صبحانه خوردند و برای تموم کردن نظافت به سمت ساختمون پزشکی رفتند
که جلوی در با دوستاشون روبرو شدند
هر شش نفر با سطل و تی ها توی دست شون منتظربودند.
هر دو شوکه شدند.
تهیونگ ابروی بالا انداخت پرسید_:شماها اینجا چی کار میکنید؟
مارک زودتر از بقیه گفت:تصمیم گرفتیم ناهار بریم بیرون!همه با هم
چانیول سری تکون داد و گفت:پس اینا رو برداشتیم اومدیم اینجا اینطوری کارتون زود تموم میشه
جیمین نگاهی یه اطراف کردوگفت:من پیشنهاد میکنم دو دسته بشیم یه عده هم برن سالن ورزشی
جونگ کوک سری تکون داد و با لحن شرمنده ای گفت+:نه من خودم اونجا رو تمیز میکنم .چون من مقصر بودم
تهیونگ لبخند مهربونی زدوگفت_:هی مزخرف نگو منم مقصر بودم پس منم
کمکت میکنم
جونگین باناباوری گفت:وای باورم نمیشه !تنبیه اینقدر زود جواب داده؟
هیونجین مثل احمقها خندید و گفت:عین یه زوج عاشق شدید
مارک ضربه ی محکمی به بازوش زد و اونو متوجه جیمین کرد.
جیمین اخمی کردو سر برگردوند و به سمت ساختمون رفت و گفت :زود باشید دیگه شروع کنیم
_:ولی نظر جیمین خوب بود !میگم منو جونگ کوک بریم سالن ورزشی شما
هم اگر کارای اینجا رو زود تموم کردید بیایید اونجا کمکمون
جیمین دیگه نتونست تحمل کنه وباخشم گفت:دو نفر کمه!منم میام
جونگ کوک از لحن اون تعجب کرد تهیونگ اخم کردو گفت:خودمون حلش می کنیم
و بعد دست ظریف جونگ کوک رو مقابل چشمای شوکه همه گرفت ودنبال خودش کشید
_
تی ها رو خیس کردن و روی کف سالن استخر گذاشتن
تهیونگ به جونگ کوک نگاه کرد و گفت_:تو بشمار
جونگ کوک به مسیر خیره شدو گفت+:باشه...آماده؟
تهیونگ هم تی رو دو دستی چسبید و جونگ کوک سریع شروع به دویدن کردوداد زد+:سه
تهیونگ با عصبانیت دنبالش راه افتادو گفت_: هی تو کلک زدی
جونگ کوک در حالی که تی رو روی زمین هول میداد رو به تهیونگ کردو گفت+:می خواستی تو هم کلک بزنی !بلد نیستی به من چه
تهیونگ بهش نزدیک شدوگفت _:با وجود تقلب بازم من اول میشم
جونگ کوک به ته سالن رسید و برگشت و گفت+:هرکی باخت باید رخکن ها رو تی بکشه
تهیونگ هم ته سالن رسید و با فاصله نیم متر از اون تی کشان برگشت و گفت_ :برنده چی؟جایزه ش چی باشه؟
جونگ کوک به اون نگاه کردو گفت+:تو هنوز یه شام بهم بدهکاری
تهیونگ سر تکون داد و گفت_:بجاش امشب می برمت یه جای محشر
YOU ARE READING
💜bad_boys💙
Fiksi Penggemarکاپل اصلی = vkook کاپل فرعی= yoonmin ژانر= رمنس، مدرسه ای(دانشگاه)، اسمات، روزمره، انگست ~~~~~~~~~~~~~~~ جئون جونگ کوک پسر لجبازی که عاشق خوش گذرونی با دوست هاش وحالا چی میشه اگه جونگ کوک ما به اصرار ناپدرش به دانشگاه پزشکی بره تا بتونه صاحب بیمارس...
