دستاش رو از هم باز کرد تا به خودش کش و قوس بده که دستش به لیام که کنارش بود برخورد کرد.
چشماش رو کامل باز کرد و از لیام معذرت خواهی کرد.لیام:اشکالی نداری زین
با لبخند احمقانه ای گفت که نرمال نبود از نظر زین
لیام:امروز روز خاصیه
زین:خودتی لیام؟؟!
با تعجب و استرس پرسید،قیافه لیام همچنان اون شکلی بود
لیام:اره اصلا نترس زین،امروز روز خاصیه
باز اون جمله رو تکرار کرد با همون لحن ، چرا روش تاکید داره
زین:امیدوارم همین طور که تو میگی باشه
لیام:هست چون قراره این حلقه دور انگشت تو باشه
حلقه ای رو نشون زین داد،به نظر براش آشنا می اومد،از حرف لیام هم تعجب کرده بود،حلقه واسه چی؟؟
زین:برای چی؟
لیام:برای بیشتر نزدیک بودنمون به هم
زین:آخه...زوده منو تو هیچ رابطه ای نداریم در اون حد..ما اصلا به طور رسمی با هم نیستیم که!!
لیام:دل منو نشکن زین..منو تو واقعا عاشق هم دیگه ایم
دست زین رو توی دستش گرفت و حلقه رو دور انگشتش انداخت
زین با تعجب به دستش خیره موند و بعد که چشم از دستش برداشت لیام رو دید که داره روش خیمه میزنه
لیام:وقتش رسیده واسه این اتفاق یکم خوش بگذره بهمون نه؟
زین:ت...تو لیام نیستی!!!گمشو اون طرف....کمککک!!
در خواست کمک میکرد ولی کسی نبود که به دادش برسه....پایین تنش کاملا لخت شده بود و میتونست سر دیک لیام رو حس کنه
زین:بس کن برو اون طرف!!تمومش کن!!
سعی داشت لیام رو از روی خودش کنار بزنه ولی نمیشد،ناگهان با ورود یهویی دیک لیام به داخل بدنش شوکی بهش وارد شد و بلند نالید...حسش کاملا واقعی بود!
چه اتفاقی داره میفته؟؟؟بعد از اینکه یکم حرکت کرد در اتاق باز شد اونم توسط روث.
ترس تمام وجودش رو پر کرد و لیام از روش کنار اومد
لیام:هی روث...خواهش میکنم این دفعه به کسی نگو
روث شونه بالا انداخت و از پشت سرش مارگارتا ظاهر شد
دست لیام رو گرفت و پرتش کرد به یه طرف و به سمت زین حمله ور شد تا بگیرش...
زین اشک از چشماش در اومد و شروع به فرار کردن از دستش کردزین:خواهش میکنم ولم کن.....من بی گناهم....من...میخوام زنده بمونم....نکن....منو نکش.....
صورتش کامل با اشک خیس شده بود،بالاخره مارگارتا زین رو گیر اورد،موهاش رو محکم توی مشتش گرفته بود و اون رو همراه خودش میکشوند.
YOU ARE READING
T̸w̸o̸ G̸h̸o̸s̸t̸s̸[L̸.S̸/Z̸.M̸]
Fanfictionژانر:ترسناک,درام,کمی تخیلی,رمز الود 🔞 کاپل های اصلی:زیام❤️💛لیام تاپ و لری💙💚هری تاپ زایل هم داره خیلی کم💛🐤 "/روزهای آپ شنبه ها/"