- عزیزم بگو ااا.
- گمشو کنار کیم تهیونگ.
جونگکوک با شنیدن حرف جیمین زد زیر خنده که با چشم غره تهیونگ بهش همراه شد، اما اون توجهی نکرد و به خندیدنش ادامه داد؛ خندیدنی که باعث ایجاد نیشخند روی صورت جین، نامجون و جیمین شد.
تهیونگ با دیدن اوضاع عصبی برای خفه کردن جونگکوک پاش رو محکم، به صندلیش کوبید، که باعث شکستن اون شد.
سه نفری که به تازگی داشتند به اون دو با نیشخند نگاه میکردند، حالا نگاه شوک زدشون به سمت جونگکوک که از درد ناله میکرد هدف گرفته شد بود.
جیمین با دیدن قدرت جفتش، طول نکشید که دوباره نیشخند زد ولی سعی کرد حفظ ظاهر کنه.
اما تهیونگ توجهی به هیچ کدوم از صحنه ها نکرد، و در عوض به سمت جیمین چرخید و دستش رو توی دست جیمین گذاشت.
- عزیزم، آخه من از کجا باید میدونستم که جین هیونگ پشت در ایستاده.
جیمین با دیدن این روی تهیونگ، بغضی ساختگی کرده به سمت تهیونگ چرخید و دستش رو از دست تهیونگ خارج کرد.
- اون صحنه بدترین چیزی بود که تو عمرم دیدم.
اما مظلومیت جیمین فقط باعث کتک خوردنش شد، چون با تموم شدن حرفش دستی به کلش کوبیده شده، و باعث شد سرش محکم به کله تهیونگ بخوره، و داد هر دو رو بلند کنه، که اینبار با نیشخند جونگکوک همراه بود.
- گمشو بچه پرو، دلتم بخواد صحنه کیسم رو ببینی.
و طبیعا زیاد طول نکشید که نفر چهارم هم مثل بقیه به یه چیزی اعتراض کنه.
- جیننننننن.
جین جوری که انگار منتظر همین اتفاق بود با شنیدن صدای جفتش، به سمت چرخید و اون هم با اخم بهش زل زد.
- ها، چیه؟ حرفی داری؟
نامجون هم با دیدن دست بلند شده آماده زدن جین، سرش رو به آرومی تکون داد و بغض کرده نگاهش رو به یه جای دیگه دوخت.
لعنتی اون یه آلفا بود، ولی امگاش هر نفری نبود؛ امگای اون جین بود.
جینی که تنها دیدن نماد اون، که J بود، برای ترسوندن هر نفری کافی بود.
اما این داد و بیداد تاثیری روی سپ که اون طرف نشسته بودند نداشتن، و هوسوک همچنان سعی در راضی کردن یونگی میکرد.
- یونگیااا، تو الان به بچه تو شکمت داری؛ نباید خوشحال باشی؟
اون سعی کرد از ملایم ترین لحن ممکنش استفاده کنه، اما تنها چیزی که نصیبش میشد فقط سکوت بود.
سکوتی که پسر باردار قرار نبود بشکوندتش.
- مین یونگی؟
فشردن دست زیر میز*
ČTEŠ
Stealing because longing
Fanfikceکامل شده(: دزدی به خاطر ویار *** مین یونگی رو در نظر بگیرید حالا فک کنید اون یه امگا باشه و نه به امگا عادی یه امگا باردار... بیاید ببینیم با این امگا باردار چی به سر هوسوک میاد کاپل : سپ، ویمینکوک، نامجین ژانر : فان(طنز)، فلاف، مافیا