فرشتهفرشته
یونگی فکر میکردم میدونی
اون الان برگشت
منم تعجب کردم
من دنبالت میگشتم حتی رفتم خونت
یعنی تا نزدیک خونت رفتم ولی بعد یادم اومد کلید یدک توی اون کیف پولمه پس مجبور شدم برگردمفرشته
یونگی...
ببخشید ببخشید ببخشید
من ... من داشتم ازت برای فراموش کردن کوکی استفاده میکردم
یونگی منو ببخشفرشته
متنفرم از اینکه اینو بگم ولی لعنت
من عاشق وقتیم که پیشمی
وقتی دیدمت تازه فهمیدم چقدر دلم برا تنگ شده بود
امیدوار بودم با تو بودن هیچ وقت تموم نشه
اما....
اون برگشت
من هنوزم عاشقشمفرشته
یا بودم؟فرشته
فقط با تو اینطوریم؟فکر میکردم فراموشت نکردم ولی
اشتباه میکردم
تمام عشقی که بهت داشتم تموم شدهفرشته
وقتی کوک بغلم کرد پروانه ها دوباره توی قلبم پرواز کردن ولی این احساسی نیست که به تو دارم یونگی(به حق پنج تن که اون پروانه ها گوشت خوارن اومدن قلبتو بخورن)
فرشته
یونگی متاسفم ولی من بازم با کوکی قرار میزارم
اون قول داد که دیگه من رو ول نکنهفرشته
یونگی اونجایی؟اینارو مبینی؟
من و گوک داریم میریم آمریکا جمعه این هفته
دوست دارم قبل از رفتن ببینمت
مواظب خودت باش
خوانده شد 23:10*************************
پذیرایی فوش های زیباتون به هوسوک هستیم
چرا همچین شد جدی؟🙄😑
شاید اشتباه ترجمه کردم😑😂🥲
YOU ARE READING
𝗧𝗲𝘅𝘁𝘀 𝗳𝗿𝗼𝗺 𝗲𝘅 | 𝘀𝗼𝗽𝗲
Romance▪︎▪︎Translation ▪︎ ▪︎ ☆~☆ هوسوک یه پیام جدید دریافت میکنه اونم از کسی که حالا سه ساله اکسش حساب میشه.... کاور @macariia وضعیت: تموم شده...