🌹کاترین🌹
تو کمد هیچ چیز نبود کمد خالی خالی بود
با ترس برگشتم سمت آجوما_یاااا وسایلم کجاااننن؟؟
آجوما_آقا گفتن همه وسایلتونو ببریم اتاق خودشون فکر کنم قراره از این به بعد اونجا بمونید
_چییییی ؟؟؟!!با عصبانیت از اتاق بیرون اومدم به سمت اتاقش یورش بردم و بدون در زدن درو باز کردم
که با صحنه بدی رو به رو شدمبا یه شرت وسط اتاق وایساده بود و شلوارش دستش بود تا بپوشتش
اول با نگاه شک زده نگاش کردم ولی وقتی فهمیدم چه .هی خوردم با یه جیغ کوتاه سریع درو بستم و به در تکیه دادم
تو ذهنم_من چیزی ندیدم خب من چیزی ندیدم
وجی_تو گفتی منم باور کردم پس عمه من سرتا پا دید میزد نه؟
_گمشو....ولی وجی میگم چه گنده بود
وجی_دیدی دیدی میگم دیدی_هوییی تو چرا انقدر منحرفی منظورم هیکلشه
وجی_منو نمیتونی خر کنی من خودتماهمینجوری تو کشمکش با خودم بودم که حس کردم رو هوام و دارم از عقب پرت میشم
یهو وسط راه انگار دنیا متوقف شد
به خودم اومدم
با صورت جذاب و اون تیله مشکی رو به رو شدم
با تعجب بهش زول زده بودم که به حرف افتاد _کاری داشتی اینجوری اومدیبه خودم اومد و تند وایسادم _واایی ببخشید شرمنده هواسم نبود
جونگ کوک_اشکال نداره کارتو بگوتازه یادم افتاد برای چی به اتاقش اومدم پس حالت تدافعی گرفتم و دستمو زدم به کمرم_این مسخره بازیا چیه؟
با تعجب نگام کرد_کدوم مسخره بازی؟
_همین که با وسایل منو اوردی اتاق خودت منظورت ازین کار چیه؟جونگ کوک_مگه خودت نگفتی که باید نشون بدیم عاشق همیم اینجوری طبیعی تره که
_نههههه اینجوری داری آبرومو جلو خانوادم میبری اونوقت چی فکر میکنن
جونگ کوک_ مهم نی چی فکر کنن تو ازین به بعد اینجا میمونی چون من میخوام میدونی که لجبازی کنیم خانوادت میفهمن پس مثل دختر خوب به حرفم گوش کناز حرف لبمو جوییدم و نفسمو با صدا بیرون دادم _اوکی ولی تا وقتی که خانوادم اینجان
داشتم لبمو میجوییدم که یهو دیدم چسبیدم به در
_چته؟ چرا اینجوری میکنی
جونگ کوک_ مگه بهت نگفتم دیگه حق نداری لبتو بجویی؟ چون حرف گوش ندادی تنبیه میشیبدون هیچ حرفی لباشو کوبوند رو لبام و شروع کرد به خشن بوسیدنم
گاز میگرفت و میبوسید
یه لحظه چنان گازی گرفت که تو دهنش ناله کوتاهی کردم
یهو چشاش باز شد
بهشون نگاه کردم دیگه نه مشکی بود نه صورتی
قرمز بود به رنگ خون
با تعجب نگاهش میکردم که
أنت تقرأ
طلسم جنگل
عاطفيةبا حضور : جونگ کوک کاترین هانا شوگا تهیونگ و اعضای دیگر بی تی اس ❤ کاپل ها رو نمیگم خودتون ببینید 😋❤ ژانر: عاشقانه ، تخیلی ( ومپایر ، الفا و امگا و .... ) کمی خنده دار ، یه جاهاییم غمگین (😂کلا هرچی فکر میکنید هست ) بخشی از داستان : خوابم می...