/ این یه اژدهاست.&نخیر یه خرگوشه.
/ ولی تهته خرگوشا از دهنشون آتیش درنمیاد
& ولی این خرگوشه منِ، و از دهنش آتیش درمیاد.
دوقلوها داشتن سر چندتا حیوونه مختلف که روی کاغذ کشیده بودن بحث میکردن.
/& عروسک، تو چیکشیدی؟
هردوتای دوقلو ها بهسمت هوسوک که کاملا غرق نقاشی ای که میکشید شده بود چرخیدن.
هوسوک نقاشیش نشونشون داد.
_حدس بزنید چیه./روباه.
با جواب جونگکوک چشم های هوسوک درشت شد، واقعا نقاشیش اینقدر بد بود؟
تعیونگ دستش بلند کرد.
& من میدونم..... تهته میدونه....با امید خیلی زیاد و لبخندی هوسوک به سمت تهیونگ چرخید.
_بهم بگو تهیونگ.
& یه سگه.
هوسوک دهنش باز موند. اون بهترین تلاشش کرده بود و دوقلوها حتی نمیتونستم حدس بزنن چی کشیده. لبخند روی صورتش و امیدش حالا از بین رفته بودن.
/ این سگه عروسکِ.
نه تو دیگه نه._ این سگ نیست.
جونگکوک با غرور رو به تهیونگ گفت.
/ گفتم که روباهه.هوسوک دلش میخواست با مشت بکوبه تو صورت خودش.
_ روباه هم نیست.&/ هاه.
دوقلو ها به هوسوک نگاه کردن.هوسوک به نقاشی اشاره کرد.
_ این.... درواقع این یه گرگه.&/ گرگ؟
هوسوک لبخندی زد.
_ آم..مثل ما.تهیونگ به نقاشی اشاره کرد.
& اوه.... اون تهیونگه نه؟_نه.
/ پس جونگکوکه.
_ نه.
/ ماماجین.
_ نه.
& آپاجون
_ نه.
/ عمو شِرو؟
_ اون کیه؟ نه.
& آجوشی عمو پیجون.
_ چه لقب طولانی ای. نه.
/ آلفا.
هوسوک خندید.
_ واو، درست گفتی. اون آلفاست. آلفای من.& آلفا، آلفای توعه؟
(بچه های عزیز در نظر داشته باشید که این بچه هیچ ایده ای از وجود جکسون نداره و تنها آلفا ای که میشناسه آلفا مینه.👀)_ این دیگه چجور سوالیه؟ معلومه که آلفای من.
& آلفات آتیش پرت میکنه؟
YOU ARE READING
MY HOSEOK,MY MATE
Werewolfبا زیبای معصوم شمال،جانگ هوسوک و الفای شورشی شرق مین یونگی اشنا بشید. یکی که نمیدونه چطور عشق بورزه و یکی که هرگز تسلیم نمیشه.